60 سوال
20 دقیقه
تفسیر دارد
35,000 تومان
برای خرید گروهی این تست اینجا کلیک کنید
شاخصهای ارزیابی این تست :
فهرست مطالب:
آخرین بروز رسانی | اردیبهشت 1402
آیا میخواهید بدانید چقدر سازمان شما به بحرانها مستعد است؟
آیا به دنبال ارتقای مدیریت بحران و ایجاد یک سازمان مقاوم در برابر مواجهه با بحران هستید؟
با تست میزان بحرانستیزی سازمان در سایت تستشو می توانید چالش ها و بحران های سازمان خود را مدیریت کنید و با تست های خودشناسی که در مجموعه آزمونهای های تستشو وجود دارد شخصیت کارکنان سازمان را شناسایی نمایید و رفتار کارمندان در موقعیت های مختلف ارزیابی نمایید و دست شما برای انتخاب بهترین موقعیت شغلی کارکنان کاملا باز است و می توانید به سودهای کلانی در سازمان خود دست یابید.
به عنوان مثال اگر فردی فن بیان بالایی دارد اما موقعیت شغلی وی در یک فضای فاقد ارتباط انسانی باشد نمی توان از توانایی و استعداد وی در چالش های پاسخگویی مشتریان و جذب اعتماد افراد برای رفع مشکلات استفاده نمود و این امر برای سازمان ضرر بزرگی به حساب می آید.
مدیریت بحران برای تضمین ثبات و موفقیت مستمر یک سازمان ضروری است. اساساَ سازمانهایی که در معرض بحران قرار دارند به آمادگی بیشتری در برابر آن نیاز دارند. مدیریت بحران مؤثر نیازمند یک رویکرد منظم و نظام مند است که مبتنی بر هوشیاری، حساسیت مدیریتی و یک درک خوب از اهمیت برنامهریزی دقیق و آمادگی سازمانی است.
آزمون میزان بحران ستیزی سازمان ها با استفاده از پرسشنامههایی که طراحی شدهاند تا میزان بحران ها و چالش هایی که سازمانها ممکن است با آن ها مواجه شوند و یا درحال آشوب و ورشکستگی هستند را اندازهگیری می کند.
این پرسشنامهها شامل سوالاتی در مورد نحوه مدیریت بحرانها و پاسخگویی به آنها، نحوه ارتباط با کارکنان و ارائه اطلاعات به آنها، و نحوه همکاری با دیگر سازمانها و ارگانهای دولتی می باشند.
آزمون حاضر به منظور جمعآوری نظریات شما درباره بحرانستیزی سازمانتان تهیه شده است. هرچند نمیتوان میزان بحرانستیزی سازمانها را بطور دقیق تعیین نمود ولی تا حدودی میتوان در راستای تشخیص میزان آن گام برداشت. آزمون حاضر کمک میکند که از میزان بحرانستیزی سازمان آگاه شوید.
آزمون بحران ستیزی سازمانها عمدتاً برای بررسی میزان آمادگی سازمانها برای مواجهه با بحرانها طراحی شده است. در این آزمون، عوامل مختلفی ارزیابی میشوند. برخی از مواردی که در آزمون بحران ستیزی سازمانها ممکن است بررسی شوند، عبارتند از:
ساختار سازمانی به عنوان چارچوبی است که تعیین میکند چگونه فعالیتها، وظایف و مسئولیتهای مختلف در یک سازمان سازماندهی میشوند و چگونه ارتباطات داخلی و خارجی بین بخشها و واحدهای مختلف سازمان برقرار میشود.
در واقع نحوه تعیین میزان تخصص، پایبندی به نظم و انضباط، هماهنگی و ارتباطات بین اعضای سازمان را مشخص میکند و شامل عناصری همچون وظایف، مسئولیتها، بخشها، واحدها، روابط سلسله مراتبی و شبکهای، تخصصها و روشهای ارتباطی مختلف است.
ساختار سازمانی به سه دسته اصلی تقسیم میشود: ساختار سازمانی سلسله مراتبی (Hierarchical) ، ساختار سازمانی شبکهای (Network) و ساختار سازمانی ماتریسی (Matrix).
در ساختار سازمانی سلسله مراتبی، وظایف و مسئولیتها در سطوح مختلف سازمان به منظور کنترل و هماهنگی ارتباطات تعریف شده است. در این نوع ساختار، کارکنان بر اساس رده و سمت خود به رئیس بخش خود به صورت مستقیم گزارش میدهند و به این ترتیب هر سطح از سازمان به سطح بالاتر خود گزارش میدهد.
در ساختار سازمانی شبکهای، به جای سلسله مراتب و روابط سنتی، بین بخشها و واحدهای سازمان ارتباطاتی برقرار میشود. در این نوع ساختار، کارکنان از طریق تیمهای کاری، پروژهها و شبکههای مختلف با هم همکاری میکنند و به این ترتیب، فرایند تصمیمگیری و اجرای آن در سطوح مختلف سازمان به صورت هماهنگ انجام میشود. در ساختار سازمانی شبکهای، بخشها و واحدها بر اساس تخصص و کاربرد مشترک خود در تیمهای کاری با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و به این ترتیب هماهنگی و همکاری بین اعضای سازمان بهبود مییابد.
ساختار سازمانی ماتریسی، ترکیب دو ساختار سازمانی سلسه مراتبی و شبکه ای می باشد.
در این ساختار سازمانی کارکنان برای انجام پروژهها یا وظایف خاص، به گروههایی با تخصصهای متفاوت تقسیم میشوند و هر کدام از آنها در ارتباط با رئیسهای مستقیم بخش خود و همچنین رئیسهای پروژه قرار دارند. در این نوع ساختار، کارکنان از مزایای دو نوع ساختار قبلی بهره میبرند: از یک سو، به ساختار سازمانی سلسله مراتبی برای کنترل و هماهنگی کارهایشان و از ساختار سازمانی شبکهای برای همکاری با افراد در گروههای مختلف استفاده میکنند.
فرهنگ سازمانی به مجموعه ارزشها، باورها، نگرشها، رفتارها، معمولات و سنتهایی گفته میشود که درون یک سازمان شکل میگیرد و از طریق آن اعضای سازمان با یکدیگر و با محیط بیرونی تعامل دارند. فرهنگ سازمانی میتواند بهعنوان اصلیترین و مهمترین عامل مؤثر در موفقیت یا شکست یک سازمان به شمار رود.
به زبان ساده فرهنگ سازمانی به معنای نحوه ارتباط مدیر به کارمندان، ارتباط کارکنان با یک دیگر، شرایط محیطی است که کارکنان و مدیران در آن فضا به گونه ای آسایش و آرامش داشته باشند تا بتوانند به راحتی با یکدیگر تعامل کنند.
حالا این یعنی چی؟
یعنی اینکه محیط کاری و سازمان جوی داشته باشه که برای صحبت کردن با مدیر یا دیگر کارکنان استرسی وجود نداشته و به راحتی بتونی نیازها و پیشنهادات خودت را برای ارتقا کاری ارائه بدی و ترس از خطا کردن نداشته باشی و اگر اشتباهی انجام دادی اطلاع بدی که در آینده کل سازمان ضرر و زیان هنگفت نداشته باشد.
هدف اصلی فرهنگ سازمانی، شکلدهی به یک ارتباط سازنده و هماهنگ میان اعضای سازمان و ایجاد یک محیط کاری مثبت و موثر است. این فرهنگ، به شکل ضمنی یا مستقیم، بر رفتار افراد، سطح عملکرد سازمان، هویت سازمانی، تصمیمگیریهای استراتژیک و رسیدن به اهداف موجود تأثیر میگذارد.
یکی از ویژگیهای مهم فرهنگ سازمانی، پایداری آن است. فرهنگ سازمانی پایدار، موجب ایجاد یک حس اعتماد و اطمینان در بین اعضای سازمان و محیط بیرونی میشود و برای سازمان، مزیت رقابتی قابل توجهی بهشمار میرود. همچنین، فرهنگ سازمانی قوی میتواند در جذب و نگهداری نیروی کار مؤثر باشد و در عملکرد و موفقیت سازمان تأثیر بسزایی داشته باشد.
از دیگر مزایای فرهنگ سازمانی، شناخت و توسعه هویت سازمانی و افزایش ارتباطات بین اعضای سازمان است. این فرهنگ، به یک ارتباط قویتر و هماهنگتر درون سازمان و بین سازمان و مشتریان و جامعه کمک میکند.
به طور کلی، فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از عوامل موثر در عملکرد سازمان و رشد و توسعه آن شناخته شده است. برای سازمانها، شکلدهی به فرهنگ مناسب، بهعنوان یک فرایند پویا، امری حیاتی و ضروری است.
کارکنان و مدیران با تجربه به شکل مستقیم و غیرمستقیم تأثیر بسزایی در عملکرد و موفقیت سازمان دارد.
تجربه کارکنان، شامل تجربههای شغلی و تحصیلی و مهارتهای فنی و عملی است که از طریق انجام وظایف مربوطه در طول زمان به دست میآید.
کارکنان با توجه به تجربههای خود، میتوانند روشهای بهتر و کارآمدتری برای انجام وظایف پیشنهاد دهند و بهبودهای لازم را برای فرآیندهای سازمانی ارائه دهند.
از سوی دیگر، مدیران با توجه به تجربههای خود در حوزههای مختلف، میتوانند رویکردها و راهبردهای مؤثری برای مدیریت منابع انسانی، مدیریت مالی و اقتصادی، تحلیل و بررسی بازار و... ارائه دهند که این موضوع به شکل مستقیم و غیرمستقیم در عملکرد سازمان و موفقیت آن تأثیر میگذارد.
با توجه به این که تجربیات کارکنان و مدیران به صورت پویا و در طول زمان تغییر میکند، ارزیابی و بهبود آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. به عنوان مثال، برنامههای آموزشی و رشد حرفهای میتوانند به کارکنان و مدیران کمک کنند تا تجربه خود را گسترش دهند و با موفقیت در کار خود پیشرفت کنند.
مدیران و کارکنان دارای تجربه بالا بهطور مستقیم با بهرهوری، کیفیت خدمات، نوآوری، تعاملات داخلی و خارجی، ارتقای فرهنگ سازمانی و در نهایت موفقیت و بقای سازمان ترکیب شده است.
سازمانهایی که به این نکته توجه کنند و برنامههای مناسبی را برای بهبود تجربه کارکنان و مدیران خود طراحی کنند، میتوانند برای رقابت بازار آمادگی لازم را داشته باشند و در بلندمدت به موفقیت و رشد پایدار دست یابند.
ارتباطات داخلی و خارجی دو نوع ارتباط کلیدی در سازمان هستند که باید با هماهنگی و کنترل مناسب به منظور بهبود عملکرد و موفقیت سازمان به کار گرفته شوند.
در ادامه به توضیح این دو بخش میپردازم:
به مجموعه ارتباطاتی که درون سازمان و بین اعضای آن برقرار میشود، ارتباطات داخلی گفته میشود. این ارتباطات میتوانند از نوع عمودی (از سطوح بالاتر به پایینتر) یا افقی (بین سطوح یکسان) باشند. این نوع ارتباطات برای انتقال اطلاعات، ایجاد هماهنگی و همچنین حفظ فرهنگ سازمانی بسیار مهم هستند.
به ارتباطاتی که سازمان با بخشها، سازمانها و فردی که در بیرون سازمان هستند برقرار میکند، ارتباطات خارجی گفته میشود. این ارتباطات میتوانند به صورت تجاری، ارتباطات بازاریابی، ارتباطات مالی و... باشند. این نوع ارتباطات برای تحقق اهداف تجاری و رشد سازمان بسیار حیاتی هستند.
هدف اصلی تستهای مدیریتی در سازمان ها:
آیا سازمان برای مدیریت بحرانها یک ساختار سازمانی مناسب دارد؟
آیا این ساختار سازمانی بهطور کامل و واضح تعریف شده است؟
آیا دستورالعملهای مشخصی برای بحرانهای مختلف وجود دارد؟
آیا در سازمان فرهنگی وجود دارد که برای مواجهه با بحرانها مناسب باشد؟
آیا کارکنان سازمان بهطور کامل آموزش دیدهاند که چگونه با بحرانها مواجه شوند؟
آیا کارکنان و مدیران سازمان تجربه کافی در مواجهه با بحرانها دارند؟
آیا آموزشهای مدیریت بحران برای کارکنان و مدیران ارائه شده است؟
آیا سازمان برای مدیریت بحرانها بهطور کامل با ارگانها و سازمانهای دیگر همکاری میکند؟
آیا سازمان دارای روابط داخلی مناسب و موثری می باشد؟
سوالات متداول
این آزمون میزان چالش هایی که یک سازمان ممکن است با آنها رو به رو شود از جمله مانند ورود یک کسب و کار به عنوان رقیب جدید یا یک فناوری جدید به بازار، نحوه برخورد مشتریان با محصولات و میزان موفقیت یا ورشکستگی یک سازمان را می سنجد.
این آزمون بر پنج اولویت تأکید می کند: دستیابی به یکپارچگی مالی متمایز و سازگار با رشد، بازگشت به وام های بانکی در سطح رضایت بخش به نفع اقتصاد سازمان، رشد و رقابت برای امروز و فردا؛ مبارزه با بیکاری و ... است.
این آزمون شامل 60 سوال بوده و حدودا 20 الی 30 دقیقه پاسخ دهی به آن زمان می برد و دارای تفسیر کامل است.
به شما پیشنهاد میکنیم آزمون میزان بحران ستیزی سازمانها را انجام دهید تا به نیازهای اساسی خود پی ببرید تا بهتر بتوانید رفتارهای خود را کنترل کنید.
دیدگاهها
ثبت دیدگاه شما