هوش درون فردی
هوش میان فردی
توان سازگاری
کنترل استرس
خلق عمومی
توضیحات تست:
هوش هیجانی به توانایی مدیریت احساسات خود و درک احساسات افراد اطرافتان میگویند. پنج عنصر کلیدی برای EQ وجود دارد: خودآگاهی، خودتنظیمی، انگیزه، همدلی و مهارت های اجتماعی. افرادی که EQ بالایی دارند میتوانند احساس خود، معنای آن احساسات و چگونگی تأثیر آن احساسات بر رفتار بر سایر افراد را تشخیص دهند. به طور کلی گفته می شود که هوش هیجانی شامل چند مهارت است: یعنی آگاهی هیجانی، یا توانایی شناسایی و نامگذاری احساسات خود. توانایی مهار آن احساسات و به کارگیری آنها در کارهایی مانند تفکر و حل مسئله. و توانایی مدیریت احساسات، که شامل تنظیم احساسات خود در مواقع ضروری و کمک به دیگران برای انجام همین کار است.
تست هوش هیجانی آنچنان اهمیت دارد که توسعه آن میتواند تفاوت شکست و یا موفقیت در زندگی شخصی و شغلی شما را مشخص کند و از دیگر تست های روانشناسی اهمیت بیشتری دارد. تست هوش هیجانی تصویری، به بررسی پانزده عامل هوش هیجانی یعنی استقلال، خودابرازی، عزتنفس، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی، روابط بینفردی، مسئولیتپذیری اجتماعی، همدلی، قدرت حل مسئله، انعطافپذیری، واقعگرایی، تحمل فشار روانی، کنترل تکانش، شادمانی و خوشبینی میپردازد.
تستشو بعد از تکمیل تست هوش هیجانی، تفسیری در اختیار شما قرار میگیرد که به شما خواهد گفت، کدام یک از مولفههای هوش هیجانی جزء نقاط قوت شما محسوب میشوند و کدام مولفه ها نقطه ضعف شما هستند که میتوانید بر روی آن ها کار کرده و آن ها را بهبود بخشید.
افراد با هوش هیجانی بالا به شدت از حالات عاطفی خود آگاه هستند، حتی حالت های منفی و از ناامیدی یا غمگینی گرفته تا چیزهای ظریف تر. آنها میتوانند احساس خود را شناسایی و درک کنند، و اینکه می توانند به مدیریت آن احساس کمک میکند. به همین دلیل، افراد باهوش هیجانی اعتماد به نفس بالایی دارند و نسبت به خود واقع بین هستند.
فردی که EQ بالایی دارد در انجام کارهای خود عجولانه یا عجول نیست. آنها قبل از انجام هرکاری بسیار فکر می کنند. این به تنظیم ثبات احساسات یا توانایی کاهش شدت احساس، پایین آوردن خشم یا پایین آورن اضطراب می گویند. افراد باهوش هیجانی می توانند دنده ها را عوض کنند و خلق و خوی خود را هم از نظر درونی و هم از بیرون سبک کنند.
چنین افرادی به ویژه با احساساتی که دیگران تجربه می کنند هماهنگ هستند. قابل درک است که حساسیت به سیگنالهای عاطفی هم از درون خود و هم از محیط اجتماعی میتواند باعث شود دوست، والدین، رهبر یا شریک عاشقانه بهتری شود.
این فرد قادر به تشخیص و درک احساسات دیگران است، مهارتی که با همدلی گره خورده است. فردی که ضریب هوشی بالایی دارد می تواند به وضوح دیدگاه شخص دیگری را بشنود و درک کند. افراد همدل عموماً از افراد زندگی خود حمایت می کنند و به راحتی احساسات خود را طوری تعدیل می کنند که با خلق و خوی افراد دیگر همخوانی داشته باشد.
ما به طور طبیعی به سمت فردی با EQ بالا کشیده می شویم. ما برای ارتباط با آنها بسیار راحت هستیم. به نظر می رسد که آنها می توانند افراد را به خود جذب کنند. و آنها حتی می توانند تا حدودی احساس دیگران را بخوانند. این محبت در همه حوزه های زندگی در خانه، در محیط های اجتماعی و در محل کار، مورد استقبال قرار می گیرد. چه کسی رئیسی را که احساس شما را درک کند و در تلاش برای به دست آوردن چه چیزی هستید را نمیخواهد؟
بله، شما میتونید. می توانید با یادگیری شناسایی احساساتی که حس می کنید و همچنین درک آنها شروع کنید. اگر بتوانید احساسی را که حس می کنید نام ببرید، شانس بیشتری برای درک آنچه حس می کنید دارید. شما همچنین می توانید یاد بگیرید که قبل از اقدام و قضاوت فقط با توقف و فکر کردن، احساسات خود را بهتر تنظیم کنید. این مهارتها به شما کمک میکند تا به آنچه واقعاً در زندگی اهمیت دارد، پایبند باشید.
این افراد قادر به بسیج و استفاده از احساسات خود هستند و برای مدیریت وظایف و حل مشکلات انگیزه دارند. آنها با آنچه حس می کنند و آنچه در زندگی برایشان ارزشمند هست مرتبط هستند، که برای اولویت بندی و رسیدن به هر هدف اساسی است.
در سالهای اخیر، برخی از کارفرمایان تست هوش هیجانی و تست انیاگرام را در فرآیندهای درخواست و مصاحبه خود گنجاندهاند، بر این اساس که فردی با هوش هیجانی بالا رهبر یا همکار بهتری خواهد بود.
تئوری هوش هیجانی توسط پیتر سالوی و جان دی مایر در دهه 1990 معرفی شد و توسط دانیل گولمن بیشتر توسعه یافت و به عموم مردم ارائه شد. این مفهوم که به عنوان ضریب احساسی یا EQ نیز شناخته می شود، مقبولیت گسترده ای پیدا کرده است.