277 نمره از 450
1 - مهارت های درون فردی
87 نمره از 150
1-1 : استقلال
22 نمره از 30
1-2 : خودشکوفایی
20 نمره از 30
1-3 : خودآگاهی هیجانی
10 نمره از 30
1-4 : احترام به خود
15 نمره از 30
1-5 : خود ابرازی
20 نمره از 30
2 - مهارت های بین فردی
63 نمره از 90
2-1 : همدلی
22 نمره از 30
2-2 : مسئولیت پذیری اجتماعی
14 نمره از 30
2-3 : روابط بین فردی
27 نمره از 30
3 - توان سازگاری
51 نمره از 90
3-1 : توانایی حل مسئله
18 نمره از 30
3-2 : واقع گرایی
12 نمره از 30
3-3 : انعطاف پذیری
21 نمره از 30
4 - خلق و خوی عمومی
41 نمره از 60
4-1 : خوش بینی
23 نمره از 30
4-2 : شادکامی
18 نمره از 30
5 - مدیریت استرس
35 نمره از 60
5-1 : تحمل استرس
19 نمره از 30
5-2 : کنترل تکانش
16 نمره از 30
استقلال
استقلال (Independence) : این عامل به عنوان توانایی ما برای خودمختاری)تکیه بر خود (و عدم وابستگی احساسی به دیگران تعریف شده است؛ یعنی خود، هدایتگر افکار و اقداماتمان باشیم. افراد مستقل در برنامه ریزی و تصمیم گیری های مهم به خود تکیه می کنند.
توانایی مستقل بودن به درجه ی قدرت درونی ما، اعتماد به نفس و همچنین میل به برآورده کردن انتظارات و تعهدات بدون اینکه وابسته به این انتظارات شویم، بستگی دارد.
این عامل برای یک مدیر و رهبر موفق بودن، و همچنین شغل هایی که نیاز به کار و تصمیم گیری های فردی دارند، بسیار مهم است. کارکنان وابسته باعث میشوند که تیم ها به سختی به طور مؤثر و کارآمد کار کنند زیرا آنها فرایند کار گروهی را آهسته می کنند، چون به دیگران وابسته اند تا کاری را که باید انجام شود به آنها نشان دهند و اغلب برای تکمیل وظایف خود نیاز به کمک دارند. از سوی دیگر، افراد بیش ازحد مستقل اغلب در کارهای گروهی اعضای مناسبی نیستند و همکاری با دیگران را دشوار میسازند. به همین ترتیب، میزان مناسبی از استقلال، مانند بسیاری از ویژگی های دیگر انسانی مطلوب و مورد نیاز است.
نمره بالا نشان می دهد که شما مستقل از دیگران، برای برآورده ساختن نیازهای عاطفی خود اقدام می کنید. شما می توانید یک مدیر یا رهبر موفق باشید. نمره بسیار بالا نشان می دهد که شما اغلب در کارهای گروهی مناسب نیستید و همکاری با دیگران برایتان دشوار است.
خودشکوفایی
خودشکوفایی (Actualization-Self ) : این عامل به عنوان توانایی ما برای تعیین اهداف شخصی و طی کردن مسیر برای دستیابی به آنها برای عملیاتی نمودن توانایی های بالقوه مان تعریف شده است. خود شکوفایی یک فرایند مداوم است که تلاش می کند تا به حداکثر توسعه مهارت ها و استعداد هایمان برسیم. فاکتور خود شکوفایی شامل یک پیشرفت عمومی و همه گیر است و تأثیری مثبت روی کسانی که در اطراف ما هستند میگذارد. خود شکوفایی اغلب منجر به احساس رضایت از خود میشود.
این عامل، انرژی احساسی ای را ایجاد می کند که به ما انگیزه می دهد تا بهترین کارمان را انجام دهیم.
نمرات پایین خودشکوفایی با ناامیدی، عصبانیت و حتی افسردگی همراه است. این باعث ایجاد مشکلاتی در انجام کارهایی میشود که میخواهیم و میتوانیم انجام دهیم. افرادی که نمرات کم در این مقیاس دارند، نمی دانند که چه میخواهند انجام دهند، چراکه آنها در مورد خودشان و آنچه میخواهند سر درگم اند؛ یا آنها ممکن است بدانند که چه می خواهند، اما نمی توانند پتانسیل خود را به دلایل مختلف تحقق بخشند.
شما با اینکه از استعدادها و ظرفیت های بالقوه زیادی برخوردارید، آنها را شناسایی نکرده و به کار نمی گیرید. در تنظیم و تکامل اهدافتان تا حدودی مشکل دارید.
شما از استقلال لازم برخوردار نیستید و احساس وابستگی به نزدیکان خود دارید. اغلب نمی توانید آزادانه تصمیم گرفته و عمل کنید، و نفوذ نظر اطرافیان شما را آزار می دهد. در جهت کمال و رشد خود برنامه ریزی می کنید، با این حال در عمل به آن چندان موفق نیستید.
شما در قید و بند مشکلات گذشته خود به سر می برید و نمی توانید به خوبی خود را با شرایط فعلی زندگی تان سازگار کنید. در هنگام روبه رو شدن با موقعیت های دشوار، عواطف منفی زیادی را تجربه می کنید و کنارآمدن با این عواطف برای شما دشوار است. درک شما از واقعیت نسبتاً محدود است و بیشتر ترجیح می دهید که به افکار و خیالات خود پناه ببرید.
افرادی که نمرات کم در مقیاس I-EQ Actualization-Self دارند، نمیدانند که چه میخواهند انجام دهند، چراکه آنها در مورد خودشان و آنچه میخواهند سردرگماند؛ یا آنها ممکن است بدانند که چه میخواهند، اما نمیتوانند پتانسیل خود را به دلایل مختلف تحقق بخشند. علاوه بر این، کاهش فعالیتهای شخصی نیز یکی از نشانه های اصلی افسردگی است.
خودآگاهی هیجانی
خودآگاهی هیجانی (Awareness Self Emotional) : این عامل به عنوان توانایی ما از آگاهی، شناسایی و درک احساساتمان تعریف شده است. خودآگاهی هیجانی، توانایی تشخیص عواطف مختلف و تمایز میان آنهاست. خودآگاهی هیجانی، این است که بدانیم چه احساسی داریم و بدانیم چه چیزی باعث این احساسات می شود
نمره پایین نشان می دهد که شما نمیدانید چه احساساتی را تجربه می کنید، نمی دانید چه چیزی باعث این احساسات شده و تشخیص بین احساسات مختلف برایتان سخت است
نمره بسیار پایین نشان می دهد که شما نمی توانید درک کنید چه احساسی دارید، نمیتوانید درک کنید که دیگران چه احساسی دارند، اغلب در ارتباط برقرار کردن با دیگران مشکل دارید.
شما به خوبی نمی توانید عواطف و احساسات خود را به صورت کلامی و گفتاری بیان کنید و به چرایی به وجود آمدن عواطف خود تسلط کامل ندارید. به همین دلیل نمی توانید هیجانات خود را به خوبی تنظیم کنید و به درستی آنها را بروز دهید .شما معمولاً ارزیابی مثبتی از موقعیت های عاطفی و احساسی ندارید و به همین دلیل بیشتر در معرض ابتلا به ترس، اضطراب و افسردگی هستید. شما به خوبی از نیازها و خواسته های خود آگاه نیستید و این باعث می شود که در مسیرهای ناسالمی قدم بردارید
احترام به خود
احترام به خود (regard-Self) : این عامل به عنوان توانایی ما در خودشناسی، درک دقیق و پذیرش خود تعریف شده است. اینکه به دقت نگاه خود را بررسی و ارزیابی کنیم، درنهایت منجر به پذیرش و احترام به خودمان میشود. در حقیقت احترام به خود، توانایی دوست داشتن خودمان، همان طور که هستیم با (تمام نقاط قوت و ضعفمان) است. این جنبه هوش عاطفی-اجتماعی به طور مستقیم با خودآگاهی ارتباط دارد که بر روی احساساتی از قبیل اعتماد به نفس، امنیت، قدرت درونی و تکیه کردن بر خود به صورت سالم و درست (به جای وابستگی به دیگران) تأثیر می گذارد. درعین حال باید بدانیم خودخواهی با این احساسات مترادف نیست. احساس اطمینان از خودمان وابسته به عزت نفس پایه است که با یک احساس خوب شناخته شده از هویت ما به عنوان یک فرد مرتبط است. فرد با عزت نفس احساس کامل بودن می کند و از خود رضایت دارد. علاوه بر این، سطح بهینه ای از عزت نفس روی تصویر کلی که ما از خود به نمایش میگذاریم تأثیر به سزایی می گذارد.
شما خود را فرد با ارزشی ارزیابی نمی کنید. اعتماد به نفس شما در سطح پایینی قرار دارد، به این معنا که به قابلیت ها و توانایی هایتان ایمان ندارید. بیشتر کارها را نیمه تمام رها می کنید .
وقتی به مشکلات زندگی خود فکر می کنید به سختی می توانید راه حل های مناسب را بیابید و اغلب راه حل های غیرمعقول و هیجان مدار را به کار می گیرید. این مسئله می تواند شما را به شدت در معرض آسیب هایی مانند خشونت، اعتیاد، طلاق و مشکلاتی مانند آنها قرار دهد و زمینه را برای ابتلای شما به اضطراب و افسردگی نیز آماده کند.
عواطف و هیجانات شما در بیشتر موارد منفی می باشد و این باعث می شود که نتوانید از زندگی آن گونه که شایسته است لذت ببرید. احتمالاً سطح استقلال و خود مختاری در شما پایین است، تا حدودی به اطرافیان وابسته هستید و احساس می کنید که از جانب آنها کنترل می شوید.
با انتقاد به شدت مشکل دارید و نمی توانید فشارهای روانی و استرس هایی که به شما وارد می شود را به خوبی کنترل کنید. به طور کلی می توان گفت که وضعیت شما در این مورد چندان مناسب نیست.
خود ابرازی
خود ابرازگری یا بیان احساسات (Assertiveness) :این عامل به عنوان توانایی ما در بیان احساساتمان به صورت مؤثر و سازنده است که به طور کلی بر اساس خود آگاهی است. در واقع این عامل توانایی ابراز احساسات، باورها و افکار و همچنین توانایی ما برای دفاع از حقوقمان به شیوه غیر مخرب است. این عامل بر پایه اعتماد به نفس، روراستی و جسارت است. افراد جسور قادر به ابراز احساسات خود، اغلب به طور مستقیم، سازنده و بدون تهاجم هستند. آنها در حین تعامل با دیگران میتوانند نقطه نظر خود را بدون ایجاد اختلالات ناخوشایند منتقل کنند. علاوه بر این، این افراد اغلب به وسیله اصول خود هدایت می شوند؛ جسورانه و با اعتمادبه نفس عمل می کنند.
این عامل بر پایه اعتمادبه نفس، رو راستی و جسارت است. جسور بودن و یا به عبارتی توانایی بیان احساسات، از سه عنصر کلیدی تشکیل شده است :
توانایی بیان احساساتمان در سطح عاطفی
توانایی بیان باورها و عقایدمان در سطح شناختی
توانایی دفاع از حقوقمان و عدم اجازه دادن به دیگران در آزار و یا سوءاستفاده از ما
شما معمولاً نمی توانید عواطف، احساسات و افکار خود را به نحوی مفید و سازنده بیان کنید، بلکه در اغلب موارد هیجانات خود را به نحوی مخرب و پرخاشگرانه ابراز می کنید و یا اصلاً آنها را ابراز نکرده و با ظاهری آرام و باطنی بیقرار در برابر دیگران واکنش نشان می دهید.شما در بیان تفکرات، عقاید و احساسات خود زمانی که با تفکرات و احساسات دیگران مخالف هستند به شدت مشکل دارید و اغلب آنها را بیان نمی کنید. شما همچنین قادر نیستید به خوبی از حق و حقوق خود دفاع کنید. وقتی دیگران از شما تقاضای نامعقولی دارند یا علیرغم میل باطنی خود آن را می پذیرید و یا با رفتار پرخاشگرانه واکنش نشان می دهید یعنی قدرت نه گفتن صحیح و سازنده در برابر خواسته های نامعقول دیگران را ندارید
همدلی
همدلی : (Empathy)این عامل به عنوان توانایی ما در شناخت و درک احساسات دیگران تعریف شده است. افراد همدل برای دیگران اهمیت قائل اند؛ آنها قادر به ابراز صمیمیت و مهربانی به دیگران هستند. این عامل به عنوان هسته مرکزی >آگاهی اجتماعی< شناخته میشود. این عامل به ویژه برای افرادی که در حرفه های مربوط به کمک به دیگران فعالیت می کنند، مانند مددکاران اجتماعی، روانشناسان و پزشکان، بسیار مهم و حیاتی به شمار میرود، زیرا بدون همدلی، تقریباً غیرممکن است که افراد بتوانند در این حرفه های خاص کار کنند.
این زیر مقیاس توانایی آگاهی، درک احساسات دیگران و ارزش دادن به آنها را در شما مورد سنجش قرار می دهد.
افراد همدل برای دیگران اهمیت قائل اند؛ آنها قادر به ابراز صمیمیت و مهربانی به دیگران هستند. این عامل به عنوان هسته مرکزی «آگاهی اجتماعی» شناخته می شود و بر یک عضو معتبر، مسئول و وفادار در گروه بودن مؤثر است. این امر مستلزم در اولویت قرار دادن منافع دیگران، در هنگام ضرورت و ایجاد یک تیم همکار، کمک کننده و قابل اعتماد است. برای رهبران، این امر نیازمند انجام مسئولیت است که به معنی رهبری کردن همراه با انجام مسئولیتها در داخل تیم و در کل سازمان است. این عامل به ویژه برای افرادی که در حرفه های مربوط به کمک به دیگران فعالیت میکنند، مانند مددکاران اجتماعی، ً روانشناسان و پزشکان، بسیار مهم و حیاتی به شمار می رود زیرا بدون همدلی، تقریبا غیرممکن است که افراد بتوانند در این حرفه های خاص کار کنند.
مسئولیت پذیری اجتماعی
مسئولیت پذیری اجتماعی : (Responsibility) این عامل به عنوان توانایی ما در همدردی کردن با گروههای اجتماعی، در میان دوستان، در محل کار و در جامعه تعریف می شود و به معنای همکاری کردن با دیگران به صورت سازنده و مشارکتی است.
این عامل شامل اقدام به شیوه ای مسئولانه می شود، حتی اگر ما شخصا از آن نفعی نبریم.
این خرده مقیاس توانایی شما را به عنوان یک عضو دارای حس همکاری مؤثر در گروه مورد ارزیابی قرار می دهد.
شما معمولاً عملکرد خوبی در گروه ندارید و خود را فرد شایسته ای نمی دانید. آن گونه که دیگران از انجام کارهای گروه احساس افتخار می کنند و از آن لذت می برند، شما نمی برید. اصولاً فرد چندان فعالی نیستید.
در مواجهه با وظایف چالش برانگیز تمایل زیادی دارید که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنید و یا مسئولیت آن را به دیگران واگذار کنید. معمولاً تصمیم گیری های سخت را مرتب به تعویق می اندازید. اگرچه کار کردن با گروه مزایایی برای شما دارد و باعث رشد شما می شود، با این حال ترجیح می دهید فعالیت هایتان را به تنهایی انجام دهید، به این دلیل که کار گروهی با ناخشنودی ها و نگرانی هایی برای شما همراه است؛ و دوم اینکه از پاسخگویی به دیگران در مورد وظایفتان حذر دارید. به مسئولیت هایتان در مقابل اجتماع آگاهی چندانی ندارید، در پیروی از قوانین اجتماعی کمی دچار مشکل هستید و هنگامی که شما را با دشواری روبه رو می کند، آنها را رعایت نمی کنید. در انجام دادن وظایف خود دچار مشکل هستید و به این وظایف کمتر از آنچه که خودتان انتظار دارید تعهد نشان می دهید.
از استعدادهای خود در راه صلاح جمع بهره می گیرید، با این حال در مواردی که بین نفع شخصی و اجتماعی تقابلی پیش می آید، اغلب نفع شخصی را انتخاب می کنید.
به طور کلی می توان گفت، سطح پایین تر از متوسط مسئولیت پذیری در شما می تواند مانع بزرگی در راه رشد و تعالی فردی، خانوادگی، اجتماعی، تحصیلی و بیش از همه تعالی شغلی شما باشد. بنابراین بهتر است برای بهبود آن اقدام کنید
روابط بین فردی
روابط بین فردی : (Relationship Interpersonal) این عامل به عنوان توانایی ما برای ایجاد و حفظ روابط دوجانبه ی رضایت بخش تعریف شده است. شناختن مهارت های ارتباطی بین فردی با ابراز کردن و همینطور دریافت کردن محبت و صمیمیت در زمان مناسب مشخص میشود. این مهارت پیشنیاز بسیاری از حرفه ها مانند بازاریابی، فروش و خدمات به مشتری است. افرادی که در روابط بین فردی ضعیف هستند، اغلب بهعنوان افرادی خجالتی و درونگرا ظاهر میشوند و معمولا کار کردن با آنها و در کنار آنها ناخوشایند است.
این خرده مقیاس توانایی شما در ایجاد و حفظ ارتباط موثر با دیگران را که شامل محبت، صمیمیت و توجه عاطفی می شود را مورد بررسی قرار می دهد
توانایی حل مسئله
حل مسئله :(Solving Problem)این عامل بر توانایی ما در حل مسائل فردی و بین فردی مؤثر است. این عامل مستلزم توانایی شناسایی و تعریف مشکلات و همچنین تولید و اجرای راه حلهای بالقوه است. افرادی که در حل مسئله توانا هستند، اغلب با وظیفه شناسی، نظم و انضباط و به صورت سیستماتیک در مقابله با شرایط چالش برانگیز عمل میکنند. حل مسئله مستلزم توجه به جزئیات در یک وضعیت بسیار پیچیده است و نیاز به فیلترینگ سریع اطلاعات و نیز اولویتبندی یک مسیر دارد.
شما غالباً در تشخیص و تحلیل مسائلی که با آن روبرو می شوید احساس ضعف می کنید. شما برای حل یک مشکل وقت چندانی صرف نمی کنید، بنابراین بسیاری از راه حل های خلاقانه موجود را نادیده می گیرید همین امر باعث توجه نکردن شما به مسائل مهم و عمیق، و تصمیم گیری های سطحی و عجولانه می شود. البته باید به این نکته توجه داشته باشید که حل مسئله یک مهارت اکتسابی است و می توانید با انجام تمرین های مربوطه، به تقویت آن کمک کنید.
در تصمیم گیری، منظم، با ملاحظه و روشمند پیش نمی روید، تمام جوانب کار را در نظر نمی گیرید و همین باعث می شود که تصمیمات عجولانه و اشتباه بگیرید. این ویژگی سبب کاهش احساس خودکارآمدی شما شده و باعث می شود کمتر از دیگران در زندگی احساس لذت و آرامش را تجربه کنید.
علاوه بر این، شما به دلیل توانایی حل مسئله پایین اغلب در زندگی متحمل استرس زیادی می شوید و به خوبی قادر به مدیریت هیجان های خود نیستید. بنابراین بهتر است هر چه زودتر راهکارهای مفید و موثر حل مسئله را بیاموزید و در زندگی به کار ببندید
واقع گرایی
واقع گرایی : (Testing Reality) این عامل، توانایی ما در اعتبار بخشیدن به احساساتمان و در نظر گرفتن واقعیت است که شامل ارزیابی بین آنچه به صورت درونی تجربه کرده ایم و آنچه در دنیای خارج وجود دارد، است. تست واقعیت، شامل تنظیم وضعیت حاضر، تلاش برای نگهداشتن همه چیز در منظر صحیح و تجربه چیزها به صورت واقعی و همانطور که هستند، است، بدون رؤیاپردازی بیش ازحد و یا افکار پوچ در مورد آنها.
این خرده مقیاس میزان هماهنگی، بین چیزی که به طور هیجانی تجربه کرده اید و چیزی که بطور واقعی وجود دارد، را در شما مورد ارزیابی قرار می دهد.
شما در درک موقعیت کنونی و فهم امور روزمره و تجربه های خود، آنگونه که واقعا هستند دچار مشکل هستید. زیرا تمایل دارید که هنگام مواجه شدن با یک مسئله به جای تمرکز بر روی جنبه های مختلف آن و برنامه ریزی برای حل آن مسئله، به خیال پردازی و نادیده گرفتن آن مشکل پناه ببرید.
این مورد یکی از مواردی است که باید روی آن کار کنید زیرا می تواند باعث شکست ها و ناامیدی های زیادی در زندگی شما بشود. در واقع شکست های شما در زندگی نه تنها ناشی از تصمیمات غلط بوده، بلکه در موارد زیادی فرار از تصمیم گیری بوده که منجر به ایجاد سختی و آسیب برای شما شده است. زیرا شما هنگام بروز مشکل احساس درماندگی می کنید و ترجیح می دهید حل مشکلات خود را به دست شانس بسپارید و خود درخیالات ورویاها با آن مشکل به مقابله بپردازید.
شما اگرچه در لحظه حال به سر می برید ولی بیشتر اوقات فکرتان درگیر حسرت های گذشته و ترس های آینده است. این ویژگی ها شما را مستعد ابتلا به اختلال هایی مانند اضطراب، افسردگی، وسواس و روان پریشی می کند، بنابراین بهتر است که در جهت بهبود و رفع آنها تلاش بیشتری انجام دهید.
انعطاف پذیری
انعطافپذیری :(Flexibility)این عامل به عنوان توانایی ما برای تنظیم احساسات، تفکر و رفتار ما با توجه به شرایط جدید تعریف شده است.
این خرده مقیاس توانایی سازگار بودن افکار، عواطف و رفتار شما را با تغییرات محیطی و موقعیت ها مورد ارزیابی قرار می دهد.
افراد انعطاف پذیر، چابک اند و قادر به واکنش در برابر تغییرات بدون سختی هستند. این افراد هنگامی اشتباه می کنند، میتوانند ذهن خود را تغییر دهند. آنها به طورکلی از ایده ها، جهت ها و شیوه های مختلف استقبال می کنند. آنها مشکلی با شروع کارهای جدید یا به طورکلی تغییر تنظیمات کار ندارند. بر اساس یافته های تحقیق، انعطاف پذیری به شدت با توانایی سازگاری با محیط های مختلف اجتماعی ارتباط دارد. به همین ترتیب، این یک عامل بسیار مهم برای افراد و سازمان هاست و یکی از مهمترین عوامل بقای سازمان است. سازمان ها باید برای بقا در اقتصاد یک بازار، پویا انعطاف پذیر باشند و آماده باشند که به سرعت و به اندازه کافی تغییرات را بپذیرند. جالب است بدانید انعطاف پذیری یکی از مهمترین توانایی های مدیریتی از نظر اداره مدیریت کارکنان در ایالات متحده محسوب میشود. علاوه بر صلاحیت های مدیریتی، به طورکلی، این عامل نقش مهمی در حل وفصل اختلاف، مذاکره، ادغام و خرید دارد. این عامل در رهبری نیز بسیار مهم است، زیرا توانایی مدیریت چند وظیفه را همراه با انجام دادن آنها و انعطاف پذیری در یک محیطی که با سرعت تغییر میکند و چالش های جدیدی را در پی دارد، ممکن می سازد.
تحمل استرس
تحمل استرس و فشار روانی (Tolerance Stress) : این عامل به عنوان توانایی ما برای مدیریتِ مؤثر و سازنده احساسات تعریف میشود. در اصل، تحمل استرس، توانایی مقاومت و مقابله با حوادث نامطلوب و موقعیت های استرس زاست، بدون آنکه در هم بشکنیم. تحمل استرس بخش مهمی از هوش هیجانی و یک صفت ضروری برای رهبری است. هنگامیکه همه چیز دشوار میشود، این افراد تمایل دارند که وضعیت را کنترل کنند و وضعیت بحرانی ایجادشده را تحت کنترل قرار دهند. این توانایی برای رهبریِ موفق، مهم و حیاتی است و مستلزم تمرکز بر وضعیت حاضر و توجه به جزئیات به منظور ادامه و انجام کار است.
این خرده مقیاس میزان تاب آوری و تحمل شما را در برابر عوامل استرس زا ارزیابی می کند و رویارویی مثبت و فعال با استرس را در شما مورد سنجش قرار می دهد.
شما احساس می کنید که قادر نیستید به خوبی مشکلات خود را پشت سر بگذارید و به آسانی دچار احساس یأس و ناامیدی می شوید. این احساس ناتوانی در تحمل شرایط دشوار، اضطراب و استرس زیادی را به شما وارد می کند و بر کل عملکرد شما تاثیر منفی می گذارد.
شما احتمالاً بیش از دیگران احساس بی عدالتی، خشم و افسردگی می کنید. شما در انعطاف پذیری و انطباق با شرایط دشوار کمی دچار مشکل هستید. البته موارد زیادی پیش آمده که با مشکلات و شرایط دشواری که برایتان پیش آمده سازگار شده اید، با این حال این سازگاری از نوع منفعلانه بوده است، به این معنا که صرفاً تسلیم شده و همه چیز را به زمان، شانس یا تقدیر سپرده اید. بهتر است همان طور که مشکل را می پذیرید برای حل آن تلاش کنید و نگذارید موانع به وجود آمده انگیزه و اراده شما را تحت تاثیر قرار دهد.
سعی کنید با کسب دانش و مهارت های لازم، روش های بهتر و موثرتری برای مقابله با استرس بیاموزید و آنها را به کار ببندید، زیرا سطح پایین تحمل فشار روانی در شما، می تواند منجر به بروز آسیب های جسمانی و روانشناختی شود و عملکرد شما را در حوزه های مختلف تحصیلی، شغلی و خانوادگی کاهش دهد.
به طور کلی شما به سختی می توانید خونسردی خود را حفظ کنید و معمولاً کنترل خود را در هنگام بروز فشار روانی از دست می دهید، این امر به این معنا نیست که شما واقعا برای مقابله با مشکلات و فشارها توانمند نیستید، بلکه به این دلیل است که به توانایی خودتان برای مقابله با آنها باور ندارید
خوش بینی
خوش بینی (Optimism) : این عامل به عنوان توانایی ما برای حفظ نگرش مثبت و امیدوار به زندگی حتی در مواجهه با ناسازگاری تعریف شده است. این عامل نشان دهنده یک رویکرد مثبت برای زندگی روزمره و یک عامل انگیزشی بسیار مهم در هر کاری است که انجام می دهیم. افراد خوش بین به طور معمول در بیشتر موقعیت ها از خود مطمئن هستند، اعتقاد دارند که می توانند در موقعیت های سخت قرار گیرند، و عموما انگیزه ای برای ادامه حتی زمانی که همه چیز دشوار می شود، دارند. خوش بین ها معمولاً انتظار دارند که همه چیز در پایان به درستی انجام می شود. معمولاً وقتی چیز جدیدی را شروع می کنند، احساس نمی کنند که شکست می خورند
شادکامی
خوشبختی یا شادکامی: (Happiness)این عامل به عنوان توانایی ما برای احساس خوشحال بودن با خودمان، دیگران و به طورکلی زندگی تعریف شده است. در این زمینه، شادی ترکیبی از رضایت از خود، رضایت عمومی و توانایی لذت بردن از زندگی است. مردم خوشبخت اغلب در هر دو زمان کار و اوقات فراغت احساس راحتی می کنند و از فرصت های ساده برای لذت بردن استفاده می کنند. این عامل با یک احساس کلی از شادی و شور و شوق همراه است. ناتوانی در تجربه شادکامی، اغلب نشان دهنده نارضایتی و گرایش های افسردگی است.
این خرده مقیاس میزان عواطف و هیجانات مثبت و حس رضایت از زندگی و خوشبختی را در شما می سنجد.
شما چندان تمایلی به مراودات اجتماعی و معاشرت با افراد دیگر ندارید. دوستان صمیمی کمی دارید و ترجیح می دهید به جای توسعه شبکه دوستی خود، ارتباط خود را با همین دوستان حفظ کنید.
نسبت به زندگی و قوانین حاکم بر طبیعت احساس نارضایتی می کنید. احساس می کنید زندگی و آینده در کنترل شما نیست و نمی توانید در تعیین کیفیت زندگی خود نقش چندانی داشته باشید. همین امر باعث ایجاد نگاه بدبینانه و منفی نسبت به آینده در شما شده است.
نسبت به دیگران پذیرش نسبتاً کمی دارید، به این معنا که معمولاً آنها را همانگونه که هستند نمی پذیرید و می خواهید که آنها مطابق با ویژگی ها و اصول شما رفتار کنند.
تاحدودی نقاط قوت و ضعف خود را می شناسید با این حال نیاز دارید که بیش از این به خودآگاهی برسید و پذیرای خود باشید. نمره پایین شما در شادکامی صرفاً نشان دهنده این نیست که شما ناکامی ها و شکست های بیشتری نسبت به بقیه تجربه کرده اید، بلکه به این دلیل است که در مواجهه با رویدادهای زندگی، بیش از دیگران مستعد رنج کشیدن و غصه خوردن هستید.
شما باید بیاموزید که الزاماً برای شادکامی نیازی به وقوع رویدادهای بزرگ نیست و می توان از داشته های کوچک و روزمره زندگی بیشترین لذت را ببرید و احساس شادمانی کرد. باید به این نکته توجه داشته باشید که زمینه های به وجود آمدن استرس، افسردگی و حسادت در شما وجود دارد پس باید مراقب خود باشید
کنترل تکانش
کنترل تکانش : (Control Impulse)این عامل به عنوان توانایی ما برای کنترل مؤثر و سازنده احساسات تعریف شده است. این عامل به معنای توانایی مقاومت ما در برابر تحریکات است؛ و نیاز به ظرفیتی برای پذیرش تحریکات تهاجمی مان و همچنین کنترل رفتار خصمانه و غیرمسئولانه مان دارد. مشکلات مربوط به کنترل تکانه معمولا مخرب هستند. آنها اغلب با تحمل کم در برابر احساس عصبانیت، تحریک پذیری، مشکلات کنترل خشم، سوءاستفاده، از دست دادن کنترل خود و رفتار انفجاری و غیرقابل پیش بینی ظاهر می شوند.
این زیرمقیاس توانایی ایستادگی در مقابل تکانه ها، سائق ها و کنترل هیجاناتی نظیر پرخاشگری و آزاررسانی را در شما مورد ارزیابی قرار می دهد.
شما هنگام برخورد با شرایط تنش زا، نمی توانید در برابر عصبانیت، ناراحتی، پرخاشگری و سایر هیجانات خود، به خوبی ایستادگی کنید و معمولاً آنها را بروز می دهید.
شما عموماً پیش از انجام رفتاری خاص، یا پیش از حرف از زدن، کمتر از دیگران تأمل می کنید و در اغلب موارد اولین چیزی که به نظرتان می رسد را می گویید یا انجام می دهید. به افرادی مثل شما افراد تکانشی گفته می شود. به عبارتی دیگر شما هنگامی که در موقعیت های پراسترس قرار می گیرید قبل از اینکه به پیامدهای عمل خود فکر کنید و جوانب آن را بسنجید، واکنش نشان می دهید و هیجانات منفی خود را تخلیه می کنید. انجام دادن عمل فکر نکرده و جوانب کار را نمی سنجید و به همین ترتیب نسنجیده عمل کرده و هیجانات منفی خود را به سرعت تخلیه می کنید
شما فرد عجولی هستید و صبر کردن برایتان کار دشواری است. شما همچنین در انجام کارهایی که نیاز به اراده دارند کمی مشکل دارید و به سختی می توانید بر وسوسه های خود غلبه کنید. شما احتمالاً به تغییر و تجربه های جدید تمایل نشان می دهید، و دوست دارید مکان ها، اتفاقات و حتی خوراکی های متفاوت را امتحان کنید.