تیپ چهار انیاگرام نوعی شخصیت است که از نظر روحی بسیار حساس، رمانتیک، خلاق و مالیخولیایی است. آنها تمایل به درون گرایی دارند و به عواطف و دنیای فانتزی خود پناه می برند.
تستشو
انیاتایپ 4، نوعی شخصیت است که از نظر روحی بسیار حساس، رمانتیک، خلاق و مالیخولیایی است.
افراد دارای تیپ شخصیتی انیاتایپ 4 احساس می کنند منحصر به فرد و متفاوت از دیگران هستند و اغلب به دلیل این تفاوت ها دچار سوء تفاهم می شوند. علاوه بر این، آنها تمایل به درون گرایی دارند و به عواطف و دنیای فانتزی خود پناه می برند، که آنها را در اشکال مختلف هنری، از شعر، موسیقی یا هنرهای تجسمی به کار می برند.
اما در درون افراد این تیپ شخصیتی احساس ناقصی می کنند، دیگران را با خود مقایسه و به آنها حسادت می کنند و در نظر می گیرند که نسبت به اطرافیان خود دارای کاستی های متعددی هستند. دقیقاً همین ویژگی‌های شخصیتی انیاتیپ 4 است که آنها را وادار می‌کند تا در تلاش برای برجسته کردن ویژگی‌های خود باشند تا مانند بقیه نباشند و در نتیجه احساس بهتری نسبت به ناامنی‌های خود داشته باشند.
به طور کلی، نوع چهار افراد پیچیده و عاطفی را توصیف می کند که با شناخت بهتر خود، می توانند نگرش های خاصی را در جستجوی رفاه بیشتر تغییر دهند.
با استفاده از این تست خودشناسی که در تستشو تهیه گردیده است، هدف آن شخصیت شناسی از طریق تست انیاگرام است، ابزاری برای رشد شخصی که به شما امکان می دهد الگوهای خودکاری را که به صورت روزانه به منظور اصلاح آنها انجام می شود، درک کنید.
این سیستم شامل 9 انیتایپ است که هر کدام شخصیت خود را دارند و بسته به موقعیت فرد توانایی انتقال به سایر انیتایپ ها را دارند.
در این مطلب قصد داریم در رابطه با تیپ 4 از انواع شخصیت های انیاگرام بپردازیم.
در زیر به توصیف برخی از ویژگی‌های افراد رمانتیک و فردگرا در تیپ 4 انیاگرام می‌پردازیم:
بررسی شخصیت تیپ 4 اینیاگرام
آسیب او این است که با وجود اینکه اغلب به مغز خود نگاه می کند و معتقد است که مرکز جهان است، خود را نمی بیند.
برای جبران عقده حقارت خود را مجبور می کند تا تبدیل به فردی منحصر به فرد، خاص و متفاوت شود. هنگامی که خود را با دیگران مقایسه می کند، اغلب در نظر می گیرد که برای شاد بودن و داشتن یک زندگی متعادل، "چیزی" ندارد و در حسادت، غم و اندوه فرو می رود.
خودمحوری او باعث می شود که بیش از حد در مورد احساسات و عواطف درونش صحبت کند. با این حال، او اغلب از فراز و نشیب های عاطفی مکرر رنج می برد.
احساس حقارت.
نازنین معتقد بود که او بر خلاف دوستانش هرگز خوشحال نخواهد شد. او همیشه دلیلی برای احساس غم و اندوه یا "ناقص" بودن شادی خود می یافت. او مانند "ستاره یک فیلم با پایان تراژدی" احساس می کرد که باعث دوزهای زیادی از "مالیخولیا شیرین" او شد.
او دوران کودکی خود را با نامرئی بودن در چشم والدینش مرتبط می داند. و حتی به یاد می‌آورد که یاد می‌گیرد برای جلب توجه دیگران باید صفات و ویژگی‌های خاصی را بروز دهد. بنابراین کم کم او این را درونی کرد که خوب نیست خیلی عملی یا خیلی خوشحال باشیم.
نداشتن هویت خاص و رایج یا مبتذل تلقی شدن. به همین دلیل است که او بسیار گوشه گیر و وابسته به عواطف، احساسات و خیالات خود در مورد آنچه می تواند باشد، می شود.
در دنیا دیگران چیزی دارند که او کم دارد. از این رو از خود می پرسد: "چه بلایی سرم آمده است؟"
سهیل اعتراف می کند که گاهی اوقات حتی زمانی که توسط بهترین دوستانش محاصره شده بود احساس تنهایی می کرد. او فکر می کرد که هیچ کس نمی تواند درک کند که او در درون چه احساسی دارد، جایی که همه چیز "خیلی عمیق و شدید" بود.
حسادت، که باعث می شود شما احساس حقارت کنید و خود را با دیگران مقایسه کنید و به این نتیجه برسید که چیزی ضروری برای شاد بودن را از دست داده اید.
غم و اندوه.
به عنوان فردی خاص، متفاوت، منحصر به فرد، جالب و بسیار متفاوت از اکثریت قریب به اتفاق مردم.
ساناز با هنرمندان یا روشنفکرانی که دنیای درونی خلاق و هیجان انگیزی داشتند معاشرت می کرد. مردم «معمولی و عادی» اصلاً به او علاقه ای نداشتند، زیرا او آنها را بخشی از مجموعه فیلمی می دانست که زندگی اش تبدیل شده بود.
دوقطبی.
در نهایت، پس از شناسایی کامل با ایگو و رنج بردن از عواقب انیتایپ خود، در نهایت به تمرکز زدایی و بروز ویژگی‌های منفی انیتایپ 2، مانند غرور، وابستگی، چاپلوسی یا باج‌گیری می‌پردازد.
با بازیابی تماس با هستی، او دوباره با کیفیت اساسی خود ارتباط برقرار می کند: آرامش، که از طریق آن بدون توجه به آنچه اتفاق می افتد، به شیوه ای پایدار و متعادل زندگی می کند.
یادگیری زندگی عالی
برای اینکه خود را آنگونه که واقعا هستید ببینید، از مجبور کردن خود برای منحصر به فرد بودن و خاص بودن خودداری کنید تا واقعاً همان چیزی باشید که هستید.
اگر از نمایش و رنج کشیدن دست بردارم و متعادل زندگی کنم چگونه به من نگاه خواهند کرد؟
از ویژگی های مثبت دیگران لذت ببرید و خود را غنی کنید. آنها را تحسین کنید! شخصی که به او حسادت می‌کنید آینه‌ای است که به شما نشان می‌دهد چیزی در درون شما وجود دارد که باید آن را توسعه دهید. و از مقایسه خود دست بردارید: همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم. خود را همانگونه که هستید بپذیرید، زیرا در درون خود پتانسیلی به اندازه خلاقیت و تخیل خود دارید.
احساسات غم انگیز و عاشقانه خود را رها کنید. هرچه بیشتر از طریق این نوع افکار دارای بار عاطفی از واقعیت فرار کنید، زندگی "با پاهایتان روی زمین" برای شما دشوارتر خواهد بود. اگرچه این یک پناهگاه زیبا است که در آن می توانید آنچه را که دوست دارید زندگی کنید، تجربه کنید، اما این توهمی است که به تدریج شما را می بلعد و انرژی لازم برای شروع پروژه های زندگی واقعی خود را جذب می کند. به یاد داشته باشید که فرار از واقعیت مشکل است نه راه حل. علاوه بر این، در دراز مدت پایدار نیست.
روال های مثبت و سازنده را ایجاد کنید. الهام فقط زمانی ظاهر می شود که در حال کار هستید. یک سازماندهی کوچک می تواند به شما کمک کند خلاقیت بی نهایتی را که می توانید به جهان ارائه دهید، آزاد کنید.
برای جدا شدن از نفس، برای شما راحت است که روی درخشان ترین ویژگی های نوع 1 تمرکز کنید و آنها را به کار ببندید، مانند صداقت، بینش، سازماندهی یا الهام.
همچنین بخوانید:
ثبت دیدگاه شما