خودآگاهی شامل نظارت بر دنیای درونی، افکار، احساسات و باورهای ما است. این مهم است زیرا مکانیسم مهمی است که بر رشد شخصی تأثیر می گذارد.
تستشو
555
فهرست مطالب
آخرین بروزرسانی | فروردین 1402
خودآگاهی شامل نظارت بر دنیای درونی، افکار، احساسات و باورهای ما است. این مهم است زیرا مکانیسم مهمی است که بر رشد شخصی تأثیر می گذارد. اگر ما از چگونگی و تحت چه شرایطی ماهیت عاطفی ما آگاه نباشیم، زندگی ما می تواند به سرعت از کنترل خارج شود.
در وب سایت تستشو، شما می توانید آزمون های مربوط به شناخت خود، شخصیت شناسی و رشد شخصی را انجام دهید و به دنبال راهکارهایی برای بهبود وضعیت شخصی خود باشید. خودآگاهی یکی از مفاهیم مهم در رشد شخصی است و انجام آزمون های مختلف می تواند به شما کمک کند تا بیشتر با خودتان آشنا شوید و راهکارهایی برای بهبود شرایط خود پیدا کنید. وب سایت تستشو یک منبع خوب برای بهبود شناخت تیپ شخصیتی شما و رشد شخصی می باشد.
خودآگاهی نیاز به خودآزمایی دارد (این مسابقه سلامتی را انجام دهید تا از نقاط قوت و ضعف خود در مورد زندگی بهتر خود آگاه شوید). با این حال، به خاطر داشته باشید که خود تحلیلی صادقانه و بدون قضاوت آسان نیست. ما تمایل داریم خودمان را به خاطر شکست هایمان سرزنش کنیم یا در مورد اینکه چقدر عالی هستیم خیال پردازی می کنیم، در حالی که هیچ کدام واقعاً اینطور نیست. همه ما ترکیبی منحصر به فرد از ویژگی های "خوب" و "بد" داریم، اما از آنها آگاه نیستیم. برای انعکاس عینی خود، باید ذهن خود را ساکت کنیم و قلب خود را بگشاییم، خود را به خاطر نقص هایمان ببخشیم و از خود تجلیل کنیم، اما فقط در جایی که لیاقت آن را داریم.
آگاهی از نگرش های نادرست یا رفتارهای نامناسب نیازمند آرامش، زمان، توجه و تمرکز است. پیشاپیش دانستن این موضوع که ما واقعاً میتوانیم از طریق آگاهی عمیقتر به شیوهای مثبت تغییر کنیم، کار بر روی ویژگیهای شخصی که بیشتر از همه برایمان ارزش دارد، سودمند است. اما ابتدا باید از طریق خودآزمایی مانند تست های خودشناسی به درون خود نگاه کنیم تا ببینیم چه چیزی وجود دارد، که اغلب کمتر از آنچه فکر می کنیم آشکار است.
خودآگاهی بالا یک پیشبینیکننده قوی برای موفقیت در زندگی است، شاید به این دلیل که یک فرد خودآگاه میداند چه زمانی یک فرصت برای او مناسب است و چگونه یک سرمایهگذاری مناسب را به خوبی انجام دهد. صادقانه بگویم، بسیاری از ما در حال اجرا با "اتواپیلوت" هستیم، غافل از اینکه چرا موفق می شویم یا شکست می خوریم یا چرا رفتارمان را انجام می دهیم. ذهن ما آنقدر درگیر مکالمات روزانه است که معمولاً فقط زمانی که مشکلی جدی پیش میآید به خود فکر میکنیم.
شاید به طور تصادفی به یک مصاحبه شغلی یا آزمون آکادمیک برخورد کردیم که فکر میکردیم به خوبی برای آن آماده شدهایم، یا در مورد چیزی در زندگیمان که فکر میکردیم در آن خوب بودیم سرگردان شدیم، یا شاید یک شریک عاشقانه را به دلیل سوء تفاهم در طول رابطه از دست دادیم و ناخودآگاه به او آسیب رساندیم.
پاسخ ما در موقعیتهای دشوار اغلب این است که حالت تدافعی بگیریم، بهانه بیاوریم یا شخص دیگری را سرزنش کنیم زیرا نمیخواهیم نقش خود را در آشفتگی ببینیم. اگر بتوانیم خود را در چنین موقعیت هایی مشاهده کنیم، شروع خوبی برای خودآگاهی خواهد بود.
در اینجا چند پیشنهاد وجود دارد:
ذهن تمایل دارد همراه با پاهای ما سرگردان شود، بنابراین با کمی تلنگر آگاهانه (و راه رفتن)، می توانیم نقش خود را در اتفاقی که در حال حاضر در زندگی ما رخ می دهد، در محل کار، در موقعیت های اجتماعی، در روابطمان بررسی کنیم.
ذهن آگاهی شبیه خودآگاهی است که هر دو مربوط به چرخاندن آگاهانه افکارمان به درون برای آگاهی بیشتر از وضعیت درونی خود، مشاهده افکار و باورهایمان، یا توجه به آنچه که احساسات ما را در حین بالا و پایین کردن ما تحریک می کند، مرتبط است. ذهن آگاهی شامل توجه متمرکز در لحظه به کاری است که فرد انجام می دهد و شامل اعمالی مانند مراقبه یا سکوت ذهنی است.
«خارج شدن از خودمان» با تمرکز بر شخص دیگر، پادزهر خوبی برای متوقف کردن مارپیچ های رو به پایین تفکر خود ویرانگر است. با باز بودن برای شخص دیگر، میتوانیم یاد بگیریم که به طور عینی، حتی عاشقانه، به آنچه که آن شخص میخواهد یا نیاز دارد گوش دهیم. این به نوبه خود به ما کمک می کند تا ما بیاموزیم که چگونه به دیالوگ ها و نظرات درونی خود به طور عینی و عاشقانه گوش دهیم.
چیزهای زیادی در مورد افکار و فرآیندهای درونی خود نمی دانیم وجود دارد که گاهی اوقات سفر درونی می تواند شگفت انگیز باشد. گاهی اوقات عبارات خاصی به طور خودکار برای نشان دادن نگرش ها یا نظراتی که ما حتی نمی دانیم که آنها را قبول داریم یا حتی نمی دانیم از کجا آمده اند، ایجاد می شوند. در طول سال ها ارتباط بیشتر با خانواده، مدرسه، مشاغل مختلف و محیط اجتماعی، ایده های غالب محیط خود را جذب می کنیم و برخی از آنها را دفن می کنیم.
آنها در ناخودآگاه ما زندگی می کنند، جایی که اغلب مورد بررسی قرار نمی گیرند تا زمانی که ناخواسته آنها را نادیده بگیریم. این دلیل خوبی است که چرا باید خودآگاهتر باشیم... تا یاد بگیریم خودمان باشیم و بیشتر احساس اعتماد کنیم که ایده هایی که بیان می کنیم واقعاً مال ما هستند.
هر یک از ما تمایل داریم دیدگاههای متفاوتی در مورد موضوعات مختلف داشته باشیم، اما وقتی این دیدگاهها را توسعه میدهیم، با آنها راحت میشویم و برای نظرات خود ترجیح میدهیم. با این حال، دیدگاههای محدود منجر به تفکر محدود میشود، بنابراین با باز بودن در برابر نظرات دیگران، میتوانیم دیدگاههای خود را به گونهای گسترش دهیم که فراگیرتر شود. ایده های جدید طراوت و محرک هستند و تفکر ما را در جهت های جدید و احتمالا امیدوارکننده باز می کنند. گشاده رویی قطعاً یک امتیاز مثبت برای موفقیت در رویارویی با چالش های زندگی و موقعیت های مختلف است.
اغلب، نظر ما درباره خودمان بر اساس آنچه دیگران فکر می کنند، یا به عبارت صحیح تر، آنچه ما فکر می کنیم دیگران در مورد ما فکر می کنند، است. اگر در کودکی اغلب مورد انتقاد قرار می گیریم، می توانیم در نتیجه اعتماد به نفس پایین و حساسیت نسبت به طرد شدن ایجاد کنیم. از سوی دیگر، اگر ما را به عنوان یک «شاهزاده یا شاهزاده خانم» تحسین کنند، احتمالاً عزت نفس بالایی پیدا می کنیم، خواه شایسته آن باشیم یا نه. بسیاری از باورهای ما در ضمیر ناخودآگاه دفن شده اند، جایی که اگر بررسی و تنظیم مجدد نشوند تا با دقت بیشتری نشان دهند که واقعاً چه کسی هستیم، می توانند صدمات جبران ناپذیری وارد کنند.
ما این را مدیون خودمان هستیم که از افکار و باورهایی که در درون ما نهفته است آگاه شویم. ضمیر ناخودآگاه این عقاید و باورها را درست می داند، بنابراین اگر بررسی نشوند، می توانیم مانند اسفنجی کثیف برای افکار عمومی جامعه تبدیل شویم و بسیاری از ویژگی های منحصر به فرد بودن خود را از دست بدهیم. خودآگاهی می تواند عزت نفس ما را بهبود بخشد زیرا ما می دانیم که کی هستیم و به چه چیزی اعتقاد داریم و به ما این امکان را می دهد که با یک سکان قوی در زندگی به جلو حرکت کنیم تا ما را در مسیر انتخاب شده هدایت کند.
بیشتر بخوانید: راز شاد بودن چیست؟
انسان ها معمولاً موجوداتی قضاوت کننده هستند، یا خودانتقادگر یا سختگیرانه نسبت به دیگران، و گاهی اوقات هر دو. با ضربه زدن به خود به هیچکس خدمت نمی کنیم و به رفاه خود آسیب می زنیم. و از آنجایی که هیچ کس کامل نیست، چرا باید از آنها انتظار داشته باشیم که کامل باشند؟ بنابراین یاد بگیرید که انتقادهای تبلیغاتی را کاهش دهید و عینی تر شوید، به خصوص در مورد خودتان. بله، همیشه زمینههایی وجود خواهد داشت که میتوانیم پیشرفت کنیم، اما اگر از صرف زمان اضافی برای توسعه خودآگاهی خودداری کنیم، این اتفاق نمیافتد.
وقتی با افکار خود خلوت می کنید، دلیلی برای جانبداری وجود ندارد. فقط مایل باشید تا حد امکان خود را عینی ارزیابی کنید. اطمینان حاصل کنید که آنچه را که ترجیح می دهید نبینید را نادیده نگیرید، بلکه ضمیر ناخودآگاه را به دلیل نظرات و طرز فکرهای صحیح آن که با ارزش های شما سازگار نیست، تضعیف می کنید. شما می توانید این کار را با صادق بودن کامل با خودتان انجام دهید، و وقتی چیزی را پیدا کردید که هماهنگ نیست، آن موقعیت را بررسی کنید، آنچه را که شخصاً سازگار نیست حذف کنید، و یک مقدار یا عبارت بهتر برای همسویی ایده ها با ارزش های اصلی خود وارد کنید.
این کار را طوری انجام دهید که گویی معلمی هستید که دانش آموز را اصلاح می کند، نه با تحقیر، بلکه با درک و شفقت. برای تقویت بیشتر، مفهوم بازنویسی شده را به یک تأیید تبدیل کنید و آن را هر چند بار که لازم است تکرار کنید تا بر تغییر دلخواه در درون خود تأثیر بگذارید.
با نوشتن جریان افکار یا ایده های آگاهی خود، شروع به باز شدن در برابر آن مکان های آسیب پذیر درون خود می کنید. این جایی است که لُد مادر خودآگاهی ساکن است. نکته برداری فنجان چای همه نیست، اما اگر دوست دارید بنویسید، آن را امتحان کنید.
نوشتن گاهی نشان میدهد که به چه چیزهایی فکر می کنیم، بنابراین این روش خودکاوی میتواند به شما در گسترش خودآگاهی کمک کند. گفتن داستان، نوشتن مشکلات خود بر روی کاغذ، رویاپردازی موقعیت فانتزی: اینها راه هایی هستند که ناخودآگاه شما می تواند با شما صحبت کند و آشکار کند که "معامله" واقعاً چیست. بگذارید ذهنتان آزاد شود و از آنچه می تواند در مورد شما و برخی از زخم های مدفون شما که بهبود خود را فریاد می کنند آشکار کند شگفت زده شوید. روی برخی از این ایده ها کار کنید تا آنچه را که در پشت آنها وجود دارد کشف کنید تا خودتان را بیشتر بشناسید.
بیشتر بخوانید: تفاوت eq و iq
از آنجایی که ما بهترین مخاطب خود هستیم، ممکن است چیزی را در ارزیابی خود از دست بدهیم. اینجاست که عینیت دیگران می تواند در ارزیابی خود بسیار کمک کننده باشد. از یک دوست یا آشنا بپرسید که در مورد شما چه فکری می کند، یا از آنها بپرسید که چگونه پروژه ای را که با هم کار کرده اید انجام داده اند، یا چگونه با خود در یک موقعیت خاص رفتار کرده اند.
البته انتقاد سازنده بهترین راه برای خودشناسی است، اما سعی کنید انعطاف پذیر باشید و مایل به گوش دادن به صحبت های آنها باشید. ارتباط در روابط بسیار مهم است، اما شما باید برای گوش دادن به یکدیگر باز باشید، حتی زمانی که آنچه گفته می شود ناقص گفته می شود یا شنیدن آن سخت است. وقتی جنبهای از خود آشکار میشود که میتواند از ظرافت بیشتری استفاده کند، مایل باشید به پشت چیزهای بدیهی، به راز یا زخم کهنه پنهان خود نگاه کنید. وقتی چیزی را پیدا کردید که باید دوباره بازسازی اش کنید، یادداشتی ذهنی یا کتبی بنویسید تا بعداً زمانی که برای مراقبت از خود تنها هستید، به آن نگاه کنید.
اگر در بررسی بیشتر به نظر می رسد انتقادی درست نیست، در نظر بگیرید که آیا آنها چه چیزی را "مقصر" به شما نشان می دهند یا با چه کسی مبارزه می کنند. شاید آن شخص کینه ای در دل دارد. اگر چنین است، گوش دادن به صحبت های آنها را تمرین کنید و به جای پاسخ تدافعی، سعی کنید برای اطمینان از یک دوستی سالم به ته مشکل برسید.
"من شروع کننده خوبی هستم، اما برای به پایان رساندن یک پروژه کار سخت تری دارم." ملاقات با افراد جدید برای من آسان است، اما وقتی پای تعهد به میان می آید، محتاط هستم. "من دوست خوبی هستم، اما پس انداز پول چندان خوب نیستم.» همه ما نقاط قوت و ضعف، دوستداشتن و ناپسندی داریم، و هر چه که هستند، فقط از آنها آگاه باشید تا خود را در موقعیتهایی قرار دهید که احتمال موفقیت شما وجود دارد. از نقاط قوت خود برای موفقیت در زندگی استفاده کنید و مسیر شما شادتر خواهد بود زیرا در این راه قدردانی و حمایت خواهید یافت.
آزمون دهید: تست افسردگی
اگر بدون هدف یا جهت در زندگی سرگردان باشیم، به احتمال زیاد به جایی خاص نخواهیم رسید. برای شکل دادن به یک قصد، شما واقعاً نیاز به ایده ای در مورد آنچه برای شما مهم است و امید به دستیابی به آن دارید. نیازی نیست بدانید که چگونه می خواهید به آنجا برسید، اما باید ایده ای از مسیر کلی خود داشته باشید. به عنوان مثال: "من قصد دارم کسب و کار خود را در __________ (هر زمینه ای) راه اندازی کنم و تا سن ____________________ خودکفا و مستقل شوم." من قصد دارم شریک زندگی مناسبی پیدا کنم و خانواده ای شاد و سالم در کشور تشکیل دهم.» من قصد دارم زمانی که رئیسم سعی می کند به من احساس بی اهمیتی بدهد، از خودم دفاع کنم."
نیت خود را با صدای بلند و با افتخار بیان کنید، به یاد داشته باشید که دارید با خود درونی خود، ناخودآگاه خود، صحبت می کنید و می دانید که در جهت خاصی متمرکز شده اید. یا از این ایده ها برای برقراری ارتباط با درون خود استفاده کنید و به ناخودآگاه خود اجازه دهید بداند که می خواهید ذهن درونی خود را بهتر درک کنید تا بتوانید زندگی پرمعنا و رضایت بخشی داشته باشید.
دیدگاهها
ثبت دیدگاه شما