معرفی پنل ریسلر معرفی پنل ریسلر

اشتراک گزاری

روانشناسی هوش چندگانه

روانشناسی هوش چندگانه در تربیت فرزند: راهنمای والدین آگاه

هر کودکی منحصر‌به‌فرد است و استعدادهای خاص خود را دارد؛ اما آیا ما به‌عنوان والدین، روش تربیتی‌مان را با این تفاوت‌ها هماهنگ می‌کنیم؟ نظریه روانشناسی هوش چندگانه به ما می‌آموزد که هوش فقط در نمره‌های ریاضی و کلامی خلاصه نمی‌شود. هوارد گاردنر، روانشناس برجسته، باور دارد که انسان‌ها دست‌کم دارای هشت نوع هوش هستند؛ از هوش موسیقایی گرفته تا هوش بدنی، فضایی، درون‌فردی و میان‌فردی. شناخت این مدل ذهنی می‌تواند تحولی در نوع ارتباط ما با فرزندمان ایجاد کند. در این مقاله با کاربردهای عملی روانشناسی هوش چندگانه در تربیت فرزندان آشنا می‌شوید؛ تا بتوانید نقاط قوت کودک‌تان را کشف، تقویت و به‌درستی هدایت کنید. والدین آگاه، کودکانی شکوفا می‌سازند.

تست شو  

910

فهرست مطالب

🎧 برای درک بهتر مفاهیم روانشناسی، حتما به پادکست‌های روانشناسی تست شو گوش دهید! همین الان شروع کنید و تجربه‌ای جدید در یادگیری داشته باشید.

روانشناسی هوش چندگانه چیست؟

انواع هوش از نگاه گاردنر

نظریه «هوش‌های چندگانه» که توسط روانشناس آمریکایی، هوارد گاردنر در سال 1983 مطرح شد، دیدگاه تازه‌ای به مفهوم هوش ارائه می‌دهد. برخلاف تعریف سنتی از هوش که بیشتر بر توانایی‌های منطقی و زبانی تمرکز دارد، گاردنر معتقد است که انسان‌ها انواع مختلفی از هوش دارند که در افراد به صورت متفاوتی رشد می‌کنند. در واقع، هر فرد می‌تواند ترکیب منحصربه‌فردی از چند نوع هوش داشته باشد. این نگاه تازه، رویکرد آموزش و تربیت را نیز متحول کرده و تأکید بیشتری بر شناخت تفاوت‌های فردی دارد.

انواع هوش از نگاه گاردنر

انواع هوش از نگاه گاردنر

در ادامه با ۸ نوع هوشی که گاردنر معرفی کرده است آشنا می‌شویم:

۱. هوش کلامی-زبانی (Verbal-Linguistic Intelligence)

این نوع هوش به توانایی استفاده از کلمات، زبان و بیان شفاهی یا نوشتاری مرتبط است. افرادی با هوش زبانی بالا معمولاً در داستان‌نویسی، سخنرانی، شعر، بازی با کلمات و یادگیری زبان‌های جدید توانمند هستند. کودکانی با این هوش معمولاً عاشق کتاب خواندن و صحبت کردن هستند و از تعریف کردن داستان یا نوشتن لذت می‌برند.مثال ساده: بچه‌ای که عاشق قصه گفتنه، کتاب می‌خونه و شعر حفظ می‌کنه یا همیشه سوال می‌پرسه و با کلمات بازی می‌کنه.

۲. هوش منطقی-ریاضی (Logical-Mathematical Intelligence)

هوش منطقی به درک مفاهیم عددی، روابط منطقی، استدلال تحلیلی و حل مسئله مربوط می‌شود. کودکانی که این هوش در آن‌ها قوی است، معمولاً در ریاضی، پازل‌ها، آزمایش‌های علمی و درک ساختارهای منطقی عملکرد خوبی دارند.مثال ساده: کودکی که سریع جواب جمع و تفریق‌ها رو می‌ده، از ساختن پازل یا بازی‌های فکری خوشش میاد و عاشق دلیل آوردنه.

۳. هوش فضایی-دیداری (Visual-Spatial Intelligence)

این نوع هوش مربوط به توانایی درک و تجسم فضا، اشکال و تصاویر است. افراد دارای هوش فضایی بالا می‌توانند اجسام را در ذهن خود بچرخانند، نقشه‌ها را بخوانند، طراحی کنند یا در هنرهای بصری مثل نقاشی و عکاسی بدرخشند.مثال ساده: بچه‌ای که با لگوها و مکعب‌ها خونه می‌سازه، نقاشی‌های خلاقانه می‌کشه یا راه‌ها رو سریع توی نقشه پیدا می‌کنه.

۴. هوش بدنی-جنبشی (Bodily-Kinesthetic Intelligence)

این هوش با کنترل حرکات بدن، مهارت‌های فیزیکی و هماهنگی میان ذهن و بدن مرتبط است. کودکان ورزشکار، رقصنده، بازیگر یا آن‌هایی که با دست‌هایشان خوب کار می‌کنند (مثل خیاط، نجار یا مکانیک) در این حوزه برجسته هستند.مثال ساده: کودکی که هیچ‌وقت یک‌جا نمی‌مونه، خوب می‌رقصه یا توی ورزش و کارهای دستی مثل خمیر بازی یا ساخت کاردستی مهارته زیادی داره.

۵. هوش موسیقایی (Musical Intelligence)

افرادی با این هوش بالا، نسبت به ریتم، صدا، نت‌ها و لحن بسیار حساس‌اند. آن‌ها می‌توانند موسیقی را به خوبی درک کرده یا بسازند. کودکانی با هوش موسیقایی قوی، اغلب علاقه زیادی به آواز خواندن، نواختن ساز یا حتی زدن ضرب دارند.مثال ساده: بچه‌ای که آهنگ‌ها رو سریع حفظ می‌کنه، با هر چیزی شروع به زدن ریتم می‌کنه یا علاقه داره آواز بخونه یا ساز بزنه.

۶. هوش درون‌فردی (Intrapersonal Intelligence)

این نوع هوش مربوط به خودشناسی، درک احساسات و انگیزه‌های درونی است. افرادی با این هوش، توانایی تأمل، تحلیل احساسات خود و برنامه‌ریزی فردی بالایی دارند. آن‌ها معمولاً ترجیح می‌دهند به‌تنهایی کار کنند و عمق فکری بالایی دارند.مثال ساده: کودکی که وقتی ناراحته، خودش می‌فهمه و می‌گه "من الان غمگینم" یا دوست داره توی اتاق خودش تنها بازی کنه و زیاد فکر می‌کنه.

۷. هوش میان‌فردی (Interpersonal Intelligence)

هوش میان‌فردی توانایی درک و تعامل با دیگران است. افرادی با این هوش، همدل، شنونده خوب و توانمند در برقراری ارتباط هستند. آن‌ها می‌توانند احساسات، نیازها و انگیزه‌های دیگران را به خوبی تشخیص دهند و در کارهای گروهی موفق‌تر عمل کنند.مثال ساده: بچه‌ای که زود با همه دوست می‌شه، دعوای دیگران رو حل می‌کنه یا از بازی‌های گروهی بیشتر از بازی‌های فردی لذت می‌بره.

۸. هوش طبیعت‌گرا (Naturalist Intelligence)

این هوش مربوط به درک محیط طبیعی، شناسایی گیاهان، حیوانات و پدیده‌های طبیعی است. کودکانی با این هوش، علاقه‌مند به گردش در طبیعت، باغبانی، نگهداری از حیوانات یا مطالعه درباره زمین و محیط‌زیست هستند.مثال ساده: کودکی که عاشق گشت‌وگذار توی طبیعته، با حیوانات ارتباط می‌گیره یا از دیدن برگ، گل و سنگ‌های خاص ذوق‌زده می‌شه.

🌟 نگرش مثبت کلید موفقیت است! مقاله معرفی تست نگرش مثبت را بخوانید و با ارزیابی خود، مسیر رشد فردی‌تان را هموار کنید.

چرا شناخت هوش‌های چندگانه برای والدین اهمیت دارد؟

شناخت نظریه هوش‌های چندگانه هوارد گاردنر برای والدین اهمیت زیادی دارد، زیرا این نظریه به آنها کمک می‌کند تا بهتر بتوانند توانایی‌ها، استعدادها و نیازهای فرزندان خود را درک کنند و بر اساس آن روش‌های تربیتی مناسب‌تری انتخاب کنند. برخلاف دیدگاه سنتی که تنها هوش منطقی-ریاضی یا کلامی را معیار موفقیت می‌دانست، هوش‌های چندگانه نشان می‌دهد که هر کودک می‌تواند در حوزه‌های متفاوتی مانند هوش موسیقایی، هوش بدنی-جنبشی، هوش میان‌فردی یا هوش طبیعت‌گرا قوی باشد.

اولین و مهم‌ترین دلیل اهمیت شناخت این هوش‌ها برای والدین، پرورش بهتر استعدادهای طبیعی کودک است. وقتی والدین بدانند فرزندشان در چه نوع هوشی توانمندتر است، می‌توانند شرایطی فراهم کنند که کودک در آن زمینه رشد کند و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند. برای مثال، کودکی که هوش موسیقایی بالایی دارد با فراهم کردن ساز یا کلاس موسیقی، بهتر انگیزه پیدا می‌کند و از یادگیری لذت می‌برد.

دومین دلیل، جلوگیری از مقایسه نادرست و آسیب‌زننده است. بسیاری از والدین فقط بر توانایی‌های تحصیلی یا ریاضی فرزندشان تمرکز می‌کنند و ممکن است به خاطر ضعف در این زمینه‌ها، فرزندشان را سرزنش کنند. اما اگر والدین با هوش‌های چندگانه آشنا باشند، متوجه می‌شوند که هر کودک ویژگی‌ها و توانایی‌های خاص خود را دارد و نباید انتظار داشت همه در یک زمینه موفق باشند.

همچنین، شناخت هوش‌های چندگانه به والدین کمک می‌کند روش‌های یادگیری متنوع‌تری را برای فرزندانشان به کار ببرند. مثلاً به جای اینکه فقط کتاب خواندن را تشویق کنند، می‌توانند از بازی‌های حرکتی، فعالیت‌های هنری یا گفتگوهای گروهی استفاده کنند تا کودکان با هوش‌های مختلف بهتر یاد بگیرند.

در نهایت، این شناخت موجب تقویت ارتباط عاطفی و روانی میان والدین و فرزندان می‌شود. وقتی والدین به هوش‌ها و نیازهای متفاوت فرزندشان احترام می‌گذارند و به آنها اهمیت می‌دهند، کودکان احساس دوست داشته شدن و درک شدن پیدا می‌کنند که این امر پایه‌گذار رشد سالم روانی است.

چگونه هوش فرزندمان را شناسایی کنیم؟

چگونه هوش فرزندمان را شناسایی کنیم؟

شناسایی نوع هوش فرزند یکی از مهم‌ترین قدم‌ها برای درک بهتر نیازها، استعدادها و روش‌های مناسب تربیتی است. هر کودک ویژگی‌ها و توانایی‌های خاص خود را دارد و شناخت این ویژگی‌ها به والدین کمک می‌کند تا فرزندشان را در مسیر رشد و شکوفایی بهتر همراهی کنند. اما چگونه می‌توانیم بفهمیم فرزندمان در کدام نوع هوش قوی‌تر است؟

اولین قدم، مشاهده دقیق رفتارهای کودک در موقعیت‌های مختلف است. والدین می‌توانند به علاقه‌ها، واکنش‌ها و مهارت‌های کودک در زمینه‌های مختلف توجه کنند. برای مثال، کودکی که به داستان‌گویی و بازی با کلمات علاقه دارد، احتمالاً هوش کلامی-زبانی بالایی دارد. یا کودکی که به حرکات ورزشی، رقص و بازی‌های فیزیکی علاقه نشان می‌دهد، هوش بدنی-جنبشی قوی‌تری دارد. این نوع مشاهده به والدین کمک می‌کند تا تصویری کلی از نقاط قوت و ضعف فرزندشان داشته باشند.

اما برای تشخیص دقیق‌تر و علمی‌تر، انجام تست هوش چندگانه گاردنر بسیار کمک‌کننده است. این تست‌ها معمولاً شامل سوالات و فعالیت‌هایی هستند که حوزه‌های مختلف هوش را می‌سنجند، مانند هوش منطقی-ریاضی، هوش موسیقایی، هوش فضایی، هوش میان‌فردی و دیگر انواع هوش. والدین می‌توانند با مراجعه به مراکز روانشناسی یا سایت‌های معتبر، این تست‌ها را انجام دهند و با تفسیر نتایج، نقشه راهی برای رشد مهارت‌های فرزند خود داشته باشند.

علاوه بر این، والدین می‌توانند از معلمان و مربیان کودک هم بازخورد بگیرند، چرا که این افراد در موقعیت‌های مختلف آموزشی و اجتماعی کودک را می‌بینند و می‌توانند به شناسایی بهتر هوش‌های کودک کمک کنند. گفتگو و هماهنگی میان والدین و معلمان، راه خوبی برای فهمیدن استعدادهای پنهان کودک است.

همچنین پیشنهاد می‌شود والدین محیط‌های متنوعی برای کودک فراهم کنند تا او در شرایط گوناگون فرصت بروز استعدادهای خود را داشته باشد. بازی‌های متنوع، فعالیت‌های هنری، ورزشی، مطالعه و گردش در طبیعت از جمله فعالیت‌هایی هستند که می‌توانند به کودک کمک کنند تا هوش‌های مختلف خود را کشف و تقویت کند.

نکته مهم این است که هر کودکی ترکیبی از چند نوع هوش دارد و هدف والدین نباید تمرکز تنها روی یک حوزه خاص باشد، بلکه باید به تمام جنبه‌های رشد کودک توجه شود. با شناخت دقیق‌تر هوش‌های چندگانه، والدین می‌توانند برنامه‌های آموزشی و تفریحی متناسب با نیازهای فرزندشان طراحی کنند و به این ترتیب، رشد متوازن و سالم او را تضمین کنند.

🧠 هوش چندگانه فرزندتان را بشناسید! همین امروز تست هوش گاردنر را انجام دهید و استعدادهای کودک خود را کشف کنید.

راهکارهایی برای پرورش هر نوع هوش در خانه

پرورش هوش‌های چندگانه در خانه نقش مهمی در رشد همه‌جانبه کودک دارد. والدین با شناخت انواع هوش می‌توانند فعالیت‌ها و فرصت‌هایی فراهم کنند که هر بخش از هوش کودک تقویت شود.

برای هوش کلامی-زبانی، خواندن کتاب‌های داستانی همراه با کودک، قصه‌گویی و تشویق او به نوشتن یا گفتن داستان‌های کوتاه بسیار موثر است. بازی‌هایی مثل حدس کلمات یا شعرخوانی هم به رشد این هوش کمک می‌کنند.

در زمینه هوش منطقی-ریاضی، والدین می‌توانند بازی‌های فکری، پازل‌ها و حل معماهای ساده را با کودک تمرین کنند. همچنین، استفاده از موقعیت‌های روزمره مثل خرید کردن و شمارش اشیاء می‌تواند مهارت‌های ریاضی کودک را تقویت کند.

برای هوش فضایی-دیداری، فعالیت‌هایی مانند نقاشی، کار با اشکال هندسی، ساخت مدل‌های ساده با لگو و مشاهده تصاویر متنوع موثر است. کودکان می‌توانند با این کارها توانایی تصور فضایی و خلاقیت‌شان را بهبود بخشند.

در پرورش هوش بدنی-جنبشی، بازی‌های حرکتی، رقص، ورزش‌های ساده و فعالیت‌های دستی مثل ساخت کاردستی یا بازی با خمیر بازی بسیار کمک‌کننده است. والدین می‌توانند این فعالیت‌ها را به بخشی از برنامه روزانه کودک تبدیل کنند.

برای هوش موسیقایی، گوش دادن به آهنگ‌های متنوع، تمرین آواز خواندن، استفاده از سازهای ساده یا حتی زدن ریتم با دست، مهارت‌های موسیقایی کودک را رشد می‌دهد.

در زمینه هوش درون‌فردی، تشویق کودک به بیان احساساتش، داشتن زمان‌هایی برای فکر کردن و ایجاد فضای آرامش‌بخش در خانه بسیار مهم است. والدین باید به کودک کمک کنند تا خودش را بهتر بشناسد و احساساتش را مدیریت کند.

برای پرورش هوش میان‌فردی، تشویق به بازی‌های گروهی، اشتراک‌گذاری، همکاری در کارهای خانه و آموزش مهارت‌های ارتباطی موثر است.

در نهایت، برای هوش طبیعت‌گرا، والدین می‌توانند کودک را به طبیعت ببرند، در مورد گیاهان و حیوانات با او صحبت کنند، باغبانی کنند یا از فرصت‌های محیطی برای یادگیری استفاده کنند.

با ایجاد محیطی متنوع و حمایتگر، والدین می‌توانند زمینه رشد همه‌جانبه فرزندشان را فراهم کنند و به او کمک کنند تا استعدادهای مختلف خود را بشناسد و پرورش دهد.

هوش چندگانه و مدرسه: نقش والدین در آموزش فرزند

هوش چندگانه و مدرسه: نقش والدین در آموزش فرزند

هوش‌های چندگانه تأثیر زیادی در موفقیت تحصیلی و رشد فردی کودکان دارند و والدین نقش کلیدی در حمایت از یادگیری فرزندانشان در مدرسه ایفا می‌کنند. آگاهی والدین از نظریه هوش‌های چندگانه به آنها کمک می‌کند که روش‌های مناسب برای همراهی با فرآیند آموزشی فرزندشان را بشناسند.

یکی از مهم‌ترین وظایف والدین، شناخت نوع هوش فرزند است. وقتی والدین بدانند فرزندشان در چه زمینه‌هایی قوی‌تر است، می‌توانند با مدرسه همکاری کنند تا روش‌های یادگیری متناسب با آن هوش به کار گرفته شود. مثلاً اگر کودک هوش فضایی قوی دارد، والدین می‌توانند از معلمان بخواهند برای آموزش، از تصاویر و نقشه‌ها بیشتر استفاده کنند.

نقش والدین تنها به نظارت بر تکالیف خلاصه نمی‌شود، بلکه باید با تشویق به یادگیری فعال همراه باشد. والدین می‌توانند با ایجاد فرصت‌هایی برای یادگیری خارج از مدرسه، مانند بازدیدهای علمی، فعالیت‌های هنری و بازی‌های فکری، یادگیری کودک را گسترش دهند و به تقویت هوش‌های مختلف کمک کنند.

علاوه بر این، ارتباط مستمر با معلمان و مربیان به والدین این امکان را می‌دهد که از نقاط قوت و ضعف تحصیلی کودک مطلع شوند و در صورت نیاز، حمایت‌های لازم را فراهم کنند. این همکاری باعث می‌شود که برنامه‌های آموزشی متناسب‌تر و مؤثرتری برای کودک طراحی شود.

همچنین، والدین با ایجاد محیطی مثبت و حمایتگر در خانه می‌توانند انگیزه یادگیری فرزند را افزایش دهند. تحسین تلاش‌ها و موفقیت‌های کوچک کودک، ایجاد برنامه‌های منظم مطالعه و ایجاد تعادل بین تفریح و آموزش از جمله روش‌هایی است که به موفقیت تحصیلی کمک می‌کند.

در نهایت، نقش والدین در آموزش فرزند فراتر از مدرسه است و شامل تقویت مهارت‌های زندگی، افزایش اعتماد به نفس و حمایت عاطفی نیز می‌شود. شناخت هوش‌های چندگانه به والدین این امکان را می‌دهد که بهتر از همیشه همراه و همیار فرزندشان در مسیر یادگیری باشند.

🎲 بازی‌های روانشناختی می‌توانند به بهبود مهارت‌های ذهنی کمک کنند. مقاله معرفی بازی‌های روانشناختی را بخوانید و سرگرمی همراه با یادگیری را تجربه کنید!

اشتباهات رایج والدین در برخورد با هوش فرزندان

بسیاری از والدین با نیت خیر و به قصد حمایت از فرزندشان، ممکن است در برخورد با هوش و استعدادهای کودک دچار اشتباهاتی شوند که مانع رشد طبیعی و کامل توانایی‌های فرزند می‌شود. شناخت این اشتباهات می‌تواند به والدین کمک کند تا مسیر بهتری برای پرورش هوش فرزندان خود انتخاب کنند.

یکی از اشتباهات رایج، تمرکز بیش از حد روی یک نوع هوش خاص است. برای مثال، بسیاری از والدین فقط به هوش تحصیلی و نمرات درسی اهمیت می‌دهند و توجهی به استعدادهای دیگر مانند هوش موسیقایی، بدنی یا اجتماعی ندارند. این دیدگاه محدود می‌تواند باعث شود کودک احساس کند در یک زمینه ناتوان است، در حالی که ممکن است در حوزه‌های دیگر بسیار توانا باشد.

اشتباه دوم، مقایسه کودک با دیگران است. مقایسه کردن فرزند با خواهر، برادر یا دوستانش، اغلب باعث کاهش اعتماد به نفس و ایجاد استرس در کودک می‌شود. هر کودک یک ترکیب منحصر به فرد از هوش‌ها و استعدادها دارد و نباید انتظار داشت همه مانند هم باشند یا در همه زمینه‌ها عالی عمل کنند.

یکی دیگر از اشتباهات، تحمیل نوعی خاص از یادگیری یا فعالیت به کودک است، بدون توجه به علاقه و توانایی‌های او. اگر والدین فقط روی درس خواندن اصرار کنند و به فعالیت‌هایی مثل ورزش، هنر یا موسیقی بها ندهند، ممکن است استعدادهای واقعی کودک نادیده گرفته شود و رشد کامل او متوقف شود.

همچنین، عدم توجه به نیازهای عاطفی کودک می‌تواند به رشد هوش‌های درون‌فردی و میان‌فردی آسیب برساند. کودکی که احساس حمایت و درک نمی‌کند، احتمال دارد در ابراز احساسات و برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل شود.

در نهایت، بی‌صبری و انتظار نتایج فوری نیز اشتباهی است که والدین مرتکب می‌شوند. پرورش هوش‌های مختلف نیازمند زمان، تمرین و صبر است و نباید از کودک انتظار داشت که سریعاً به نتیجه برسد.

شناخت این اشتباهات و تلاش برای اصلاح آن‌ها می‌تواند به والدین کمک کند تا فضای حمایتی، مثبت و متناسب با نیازهای هر کودک ایجاد کنند و رشد هوشی و شخصیتی سالم را برای فرزندشان فراهم آورند.

جمع‌بندی: هر کودک دنیای متفاوتی از هوش و استعداد است

جمع‌بندی: هر کودک دنیای متفاوتی از هوش و استعداد است

در نهایت باید به این نکته مهم توجه کنیم که هر کودک دنیایی منحصر به فرد از هوش‌ها و استعدادها دارد که به شکل‌های متفاوتی بروز می‌کند. نظریه هوش‌های چندگانه به ما نشان می‌دهد که هوش تنها به معنای نمره در امتحانات یا توانایی ریاضی نیست، بلکه هر فرد مجموعه‌ای از توانایی‌ها در زمینه‌های مختلف دارد.

شناخت و پذیرش این تفاوت‌ها، پایه‌ای‌ترین قدم برای ایجاد محیطی حمایتگر و موثر در رشد فرزندان است. وقتی والدین، معلمان و جامعه به تنوع هوش‌ها احترام بگذارند، هر کودک فرصت پیدا می‌کند تا استعدادهایش را شکوفا کند و به بهترین نسخه خود تبدیل شود.

پرورش هوش‌های مختلف در کودک به معنای توجه به نیازهای فردی او، ایجاد فرصت‌های متنوع برای یادگیری و تشویق به کشف علایق است. این رویکرد باعث می‌شود کودک نه تنها در مدرسه بلکه در زندگی روزمره و آینده‌اش موفق‌تر و رضایتمندتر باشد.

همچنین باید به این موضوع توجه داشت که هوش‌های مختلف در تعامل با یکدیگر می‌توانند ترکیب‌های قوی و خلاقانه‌ای ایجاد کنند که به پیشرفت‌های بزرگ در زندگی شخصی و حرفه‌ای منجر می‌شود. پس مهم است که کودک به جای محدود شدن به یک حوزه خاص، بتواند همه جوانب وجودش را پرورش دهد.

در نهایت، هر کودک با تمام تفاوت‌ها و ویژگی‌های خاصش ارزشمند است و درک این موضوع به والدین کمک می‌کند که با نگاه مثبت و حمایتگر، مسیر رشد و شکوفایی را برای فرزندشان هموار کنند. این درک، پایه‌ای‌ترین هدیه‌ای است که می‌توان به کودکان داد تا با اعتماد به نفس، خلاقیت و مهارت‌های لازم برای زندگی بهتر، آینده‌ای روشن بسازند.

دیدگاه‌ها

ثبت دیدگاه ‌شما

نام شما*

دیدگاه ‌شما*

امتیاز خود را وارد کنید

این تست را به کاربر های دیگر

این تست را به کاربر های دیگر