نمودار آزمون

رهبری حمایتی

رهبری حمایتی (Supportive Leadership) به نوعی از رهبری اطلاق می‌شود که در آن رهبر به نیازهای عاطفی، روانی و اجتماعی اعضای تیم توجه زیادی دارد و سعی می‌کند محیط کاری حمایتی و انگیزشی ایجاد کند. این رهبران بیشتر به بهبود روحیه و انگیزه کارکنان تمرکز دارند و سعی می‌کنند تا نیازهای فردی آنها را برطرف کنند.

ویژگی‌های رهبری حمایتی:

توجه به رفاه افراد: رهبر از لحاظ عاطفی به اعضای تیم نزدیک است و به آنها در مواجهه با چالش‌ها و فشارهای کاری کمک می‌کند.

ایجاد محیط مثبت: رهبر سعی می‌کند تا محیط کاری پر از حمایت و انگیزه باشد که باعث افزایش رضایت و وفاداری کارکنان می‌شود.

ارتباط باز: رهبر با اعضای تیم به صورت مستقیم و مؤثر ارتباط برقرار می‌کند و از شنیدن مشکلات آنها استقبال می‌کند.

تشویق به رشد فردی: رهبر به افراد کمک می‌کند تا در جهت پیشرفت شغلی و شخصی خود حرکت کنند و به آنها فرصت یادگیری و توسعه می‌دهد.

مزایای رهبری حمایتی:

افزایش انگیزه و رضایت شغلی: کارکنان در محیطی که به احساسات و نیازهای آنها توجه می‌شود، بیشتر انگیزه دارند و به کار خود علاقه‌مند می‌شوند.

بهبود روابط تیمی: رهبری حمایتی باعث ایجاد فضایی از همکاری و همدلی می‌شود که موجب تقویت روابط میان اعضای تیم می‌گردد.

کاهش استرس و فشار کاری: رهبر با حمایت‌های عاطفی می‌تواند به کاهش استرس و فشار کاری کمک کند و به افراد احساس آرامش بیشتری بدهد.

افزایش بهره‌وری: وقتی کارکنان احساس حمایت می‌کنند، احتمالاً عملکرد بهتری خواهند داشت و تلاش بیشتری برای دستیابی به اهداف سازمانی خواهند کرد.

معایب رهبری حمایتی:

امکان کم‌رنگ شدن مسئولیت‌پذیری: در صورتی که رهبر بیش از حد حمایت کند، ممکن است افراد از پذیرش مسئولیت‌های خود سرباز زنند و به تکیه‌گاه غیرضروری تبدیل شوند.

افزایش وابستگی: حمایت‌های زیاد ممکن است منجر به وابستگی کارکنان به رهبر شود و آنها قادر به اتخاذ تصمیمات مستقل نباشند.

کمبود چالش‌های رشد: در برخی موارد، حمایت بیش از حد ممکن است موجب شود که افراد از مواجهه با چالش‌ها و موقعیت‌های دشوار اجتناب کنند، که به رشد و یادگیری آنها آسیب می‌زند.

اتلاف وقت و منابع: رهبر ممکن است زمان و منابع زیادی را برای حمایت عاطفی از اعضای تیم صرف کند که این ممکن است در کوتاه‌مدت منجر به کاهش بهره‌وری کلی تیم شود. در نهایت، رهبری حمایتی در صورتی مؤثر است که تعادل مناسبی بین حمایت و ایجاد استقلال در کارکنان برقرار شود