نتیجه طرح واره یانگ فرم کوتاه
درصورتی که امتیاز شما 2 و بیشتر از آن باشد آن طرح واره برای شما فعال میباشد.
طرح واره های فعال شما
رهاشدگی / بی ثباتی
بی اعتمادی / بد رفتاری
ناخوشایندی اجتماعی
نقص / شرم
انزوای اجتماعی / بیگانگی
وابستگی / بی کفایتی
آسیب پذیری
شکست
استحقاق / بزرگ منش
خویشتن داری
اطاعت
گرفتار
ایثارگری
بازداری هیجانی
معیار های سر سختانه
محرومیت هیجانی
حیطهی یک: بریدگی و طرد:
انتظار این که نیازهای فرد برای امنیت، ثبات، محبت، همدلی، در میان گذاشتن احساسات، پذیرش و احترام به شیوهای قابل پیشبینی ارضاء نخواهند شد. طرحوارههای این حوزه، به طور معمول در خانوادههایی به وجود میآید که بیعاطفه، سرد، مضایقهگر، منزوی، تندخو، غیرقابل پیشبینی یا بدرفتار هستند.
1. طرحواره «رهاشدگی/بیثباتی» (AB)
اعتقاد به اینكه برای تأمین حمایت عاطفی كه ناشی از بی ثباتی عاطفی آنها است، نمی توان به دیگران اعتماد كرد. فردی که چنین طرحوارهای در ذهناش شکل گرفته باشد، معتقد است هر لحظه امکان دارد افراد مهم زندگیاش بمیرند یا این که او را رها کنند و به فرد دیگری علاقهمند شوند.
2. طرحواره «بی اعتمادی/بدرفتاری» (MA):
اعتقاد به اینكه دیگران شما را تحقیر و از شما سوءاستفاده می كنند، بدرفتاری می كنند یا به شما آسیب میزنند. در این حالت برداشت ما از آسیب عمدی است. ممکن است فرد احساس کند همیشه یک نفر موجودی او را میدزدد و یا حق او را میخورد.
3. ناخوشایندی اجتماعی» (SU):
سه نوع محرومیت مهم وجود دارد که عبارتاند از: (الف) محرومیت از محبت: فقدان توجه، عطوفت یا همراهی، (ب) محرومیت از همدلی: درکنشدن، به حرف دل فرد گوش ندادن، عدم خود-افشایی یا در میان نگذاشتن احساسات با دیگران، و (ج) محرومیت از حمایت: نداشتن منبع قدرت، جهتدهی یا راهنمایینشدن از سوی دیگران.
4. طرحواره «نقص/شرم» (DS):
احساس این که فرد در مهمترین جنبههای شخصیتاش، انسانی ناقص، نامطلوب، بد، حقیر و بیارزش است. داشتن احساساتی از ناخواسته بودن، بی اعتبار بودن یا فرومایه بودن. در نتیجه، ممکن است فرد نسبت به انتقاد یا طرد شدن حساسیت بیش از حد داشته باشد. این نقاط ضعف ممکن است شخصی (تکانههای خشم، تمایلات جنسی غیرقابل پذیرش، خودخواهی) یا عمومی (ظاهر جسمی نامطلوب و مشکلات اجتماعی) باشند.
5. طرحواره «بیگانگی/انزوای اجتماعی» (SI)
داشتن این باور که از دنیا منزوی هستید یا احساس این که فرد از جهان کنارهگیری کرده و با دیگران متفاوت است یا این که به جامعه و گروه خاصی تعلقخاطر ندارد.
حیطهی دو: خودگردانی و عملکرد مختل
انتظاراتی که فرد از خود و محیط دارد با تواناییهای محسوس او برای جدایی، بقاء و عملکرد مستقل یا انجام موفقیتآمیز کارها تداخل میکنند. طرحوارههای این حوزه بهطور معمول در خانوادههایی بهوجود میآید که اعتمادبهنفس کودک را کاهش میدهند، گرفتارند، بیش از حد از کودک محافظت میکنند یا این که نتوانستهاند کودک را به انجام کارهای بیرون از خانواده تشویق کنند.
6. طرحواره «وابستگی/بیکفایتی» (DI):
اعتقاد بر این است که فرد نمی تواند مسئولیت های خود را بدون کمک قابل ملاحظهی دیگران انجام دهد. به عنوان مثال، تصمیم گیری صحیح و رسیدگی به وظایف جدید و غیره. این حالت اغلب بهصورت درماندگی ظاهر میشود.
7. طرحواره «آسیب پذیری » (VH)
نگرانی مداوم از اتفاقات ناگوار یا فاجعه ها یا ترس افراطی از این که فاجعه نزدیک است و هر لحظه احتمال وقوع آن وجود دارد و این که فرد نمیتواند از آن جلوگیری کند. ترسها بر یک یا چند جنبه متمرکز هستند: (الف) حوادث پزشکی، مانند حملههای قلبی و ابتلا به ایدز، (ب) وقایع هیجانی، مانند دیوانهشدن، و (ج) سوانح محیطی، مانند گیر افتادن در آسانسور، قربانی جنایتشدن، سقوط هواپیما و زمینلرزه.
8. طرحواره «شکست» (FA):
ارتباط عاطفی شدید و نزدیکی بیش از حد با یکی از افراد مهم زندگی (اغلب والدین)، به قیمت از دست دادن فردیت یا رشد اجتماعی طبیعی یا داشتن احساساتی مانند در هم آمیختگی با دیگران، خصوصاً والدین. این میتواند رشد فردی را به خطر بیندازد. این نزدیکی بیش از حد عاطفی با دیگران قابل توجه است، و این اغلب منجر به عدم فردگرایی می شود و مکن است فرد احساس کند وجودش در دیگران ادغام شده و هویت جداگانهای ندارد.
حیطهی سه: محدودیتهای مختل
نقص در محدودیتهای درونی، احساس مسئولیت در قبال دیگران یا جهتگیری نسبت به اهداف بلندمدت زندگی. این طرحوارهها منجر به بروز مشکلاتی در رابطه با رعایت حقوق دیگران، همکاری با دیگران، تعهد یا هدفگزینی و رسیدن به اهداف واقعبینانه میشوند. طرحوارههای این حوزه بهطور معمول در خانوادههایی بهوجود میآید که به جای انضباط، مواجههی مناسب، محدودیتهای منطقی، مسئولیتپذیری، همکاری متقابل و هدفگزینی، وجه مشخصهی آنها، سهلانگاری افراطی، سردرگمی، یا حس برتری است. در برخی موارد، کودک ممکن است نتواند ناراحتی عادی و معمولی را تحمل کند یا اینکه ممکن است هدایت، جهتمندی و راهنمایی کافی دریافت نکرده باشد.
9. طرحواره «استحقاق/بزرگمنشی» (ET):
غالباً شخص باورهایی دارد که نسبت به دیگران برتر است و باید از حقوق ویژه ای برخوردار شود و معتقد است که نسبت به دیگران یک سر و گردن بالاتر است. ممکن است با رقابت بیش از حد، کنترل رفتار و عدم همدلی ظاهر شود. غلب بر این نکته پافشاری میکند که دیگران باید هر آنچه که او میخواهد را برایش فراهم کنند، بدون توجه به اینکه آیا درخواست او منطقی است، چه چیزی از نظر دیگران معقول است، یا اینکه چه هزینهای برای دیگران دارد. چنین افرادی برای اینکه بتوانند کسب قدرت کنند و یا دیگران را کنترل نمایند، تمرکز افراطی بر برتریجویی (برای مثال، موفقترین، بااستعدادترین و ثروتمندترین شدن) دارند (هدف اولیه، کسب توجه یا پذیرش از سوی دیگران نیست).
10. طرحواره «خویشتنداری/خود-انضباطی ناکافی» (IS):
فردی که چنین طرحوارهای دارد، درد را تحمل نمیکند، از مسئولیتپذیری گریزان است، به هر قیمتی که شده از تعارض جلوگیری میکند و زیاد به خودش سخت نمیگیرد. این عوامل باعث میشوند از رضایت شخصی، تعهد و انسجام شخصیتی چنین فردی جلوگیری شود. در شکلهای خفیفتر آن، فرد به شدت از ناراحتی اجتناب میکند.
حیطهی چهار: دیگر-جهتمندی
تمرکز افراطی بر تمایلات، احساسات و پاسخهای دیگران بهگونهای که نیازهای خود فرد نادیده گرفته میشود. این کار بهمنظور دریافت عشق و پذیرش، تداوم ارتباط با دیگران یا اجتناب از انتقام و تلافی صورت میگیرد. در این طرحوارهها، فرد معمولاً هیجانات و تمایلات طبیعی خود را واپس میزند و نسبت به آنها ناآگاه است. طرحوارههای این حوزه بهطور معمول در خانوادههایی بهوجود میآیند که کودک را با قید و شرط پذیرفتهاند: کودک بهمنظور دستیابی به توجه، عشق و پذیرش دیگران باید جنبههای مهم شخصیت خود را نادیده بگیرد. در بسیاری از این خانوادهها، نیازها و تمایلات هیجانی والدین و منزلت اجتماعی، در مقایسه با نیازها و احساسات کودک، ارزش بیشتری دارند.
11. طرحواره «اطاعت» (SB):
احساس اجبار نسبت به واگذاری افراطی کنترل خود به دیگران. این کار معمولاً برای اجتناب از خشم، محرومیت، یا انتقام صورت میگیرد. دو نوع از مهمترین اطاعتها عبارتاند از: (الف) اطاعت از نیازها: واپسزنی تمایلات، تصمیمات و ترجیحات شخصی، و (ب) اطاعت از هیجانها: واپسزنی هیجانات شخصی، بهویژه خشم.
12. طرحواره «گرفتار» (EM):
تأمین نیازهای مردم به جای نیازهای شخصی است. تمرکز افراطی بر برآوردهکردن و ارضاء نیازهای دیگران در زندگی روزمره که به قیمت عدمارضای نیازهای خود فرد تمام میشود. رایجترین دلایل انجام این کار عبارتاند از: جلوگیری از آسیبرساندن به دیگران، جلوگیری از احساس گناه ناشی از خودخواهی یا تداوم ارتباط با افراد نیازمند. چنین طرحوارهای منجر به این احساس میشود که نیازهای فرد ایثارگر به قدر کافی ارضاء نمیشوند و همچنین باعث رنجش افرادی میشود که او از آنها نگهداری میکند (با مفهوم «وابستگی بیمارگونه» همپوشی دارد).
13. ایثارگری» (SS):
تمایل بیش از حد به تایید شدن، توجه و تأیید از دیگران. در چنین حالتی عزت نفس به واکنش های افراد دیگر بستگی دارد. گاهیاوقات این طرحواره با تأکید افراطی بر مقام و منزلت، قیافه و ظاهر، پذیرش اجتماعی، پول یا پیشرفت مشخص میشود و وسیلهای است برای دستیابی فرد به تأیید، تحسین و توجه دیگران (هدف اولیه از دستیابی به تأیید، تحسین، توجه دیگران، کسب قدرت یا توانایی کنترل دیگران نیست). این طرحواره، اغلب منجر به اتخاذ تصمیماتی غیرقابل اطمینان و ناخوشایند در مورد وقایع مهم زندگی میشود یا این که منجر به حساسیت بیش از حد نسبت به طرد میگردد.
حیطهی پنج: گوش به زنگی بیش از حد و بازداری
تأکید افراطی بر واپسزنی احساسات، تکانهها و انتخابهای خود-انگیختهی فرد یا برآوردهساختن قواعد و انتظارات انعطافناپذیر و درونیشده دربارهی عملکرد و رفتار اخلاقی که اغلب منجر به ازبینرفتن خوشحالی، ابراز عقیده، آرامش خاطر، روابط نزدیک و سلامتی میشود. طرحوارههای این حوزه بهطور معمول در خانوادههایی بهوجود میآید که در آنها عصبانیت، توقع و گاهیاوقات تنبیه مشاهده میشود: در این خانوادهها، بر عملکرد عالی، بینقصگرایی، وظیفهشناسی، پیروی از قوانین، پنهانسازی هیجانها، اجتناب از اشتباه تأکید میشود، در عین حال که به لذت، خوشحالی و آرامش اهمیت چندانی داده نمیشود. معمولاً در چنین افرادی تمایلی نهفته نسبت به بدبینی و نگرانی وجود دارد، بدین صورت که اگر افراد نتوانند در تمام اوقات گوش به زنگ باشند، همهچیز از هم میپاشد.
14. طرحواره «معیار های سرسختانه» (US):
تمرکز مداوم بر نکات منفی زندگی مانند خیانت، مرگ و درد و …. در عین حال، همیشه جنبه های مثبت زندگی را نمی بیند. افرادی که چنین صفاتی دارند اغلب دارای نگرانی مزمن، شکایت مداوم و بلاتکلیفی هستند. این طرحواره معمولاً شامل انتظارات افراطی در طیف وسیعی از موقعیتهای کاری، مالی و بینفردی است که خودِ این حالت منجر به اشتباهات شدیدی میشود، بهطوری که شخص در نهایت احساس میکند زندگی شخصیاش از هم پاشیده است. اغلب باعث ترس غیرمعمول از اشتباهکردن میشود، اشتباهی که ممکن است منجر به ورشکستگی مالی، فقدان، تحقیر و سرافکندگی یا گیر افتادن در یک موقعیت بد شود.
15. طرحواره «بازداری هیجانی» (EI):
بازداری افراطی اعمال، احساسات و ارتباطات خود-انگیخته که معمولاً بهمنظور اجتناب از طرد دیگران، احساس شرمندگی و از دست دادن کنترل بر تکانههای شخصی صورت میگیرد. معمولترین حوزههایی که بازداری در مورد آنها اِعمال میشود، عبارتاند از: (الف) بازداری از بروز خشم و پرخاشگری، (ب) بازداری از بیان تکانههای مثبت (از قبیل خوشحالی، محبت، برانگیختگی جنسی و بازی)، (ج) بازداری از بیان آسیبپذیری یا بیان راحت و صریح احساسات و نیازهای شخصی، و (د) تأکید افراطی بر عقلانیت و نادیدهگرفتن هیجانها.
16. طرحواره «محرومیت هیجانی» (ED):
اعتقاد به اینكه فرد باید سخت كوش باشد تا استانداردهای بسیار بالای عملکرد را بدست آورد تا از انتقاد دیگران جلوگیری كند. غالباً به عنوان کمالگرایی و داشتن قوانین سختگیرانه ظاهر میشود. این طرحواره بهطور معمول در خانوادههایی بهوجود میآید که تحت فشارند، نسبت به خودشان و دیگران بیش از حد عیبجویی میکنند و توقع دارند کارها با کیفیت عالی و در کوتاهترین زمان انجام شوند. این طرحواره معمولاً به شکلهای زیر بروز میکند: (الف) بینقصگرایی، توجه غیرمعمول به جزئیات یا ارزیابیِ کمتر از حد عملکرد خود در مقایسه با عملکرد دیگران، (ب) قوانین غیرقابل انعطاف و «بایدها»، در بسیاری از حوزههای زندگی، از جمله معیارهای بالا و غیرواقعبینانهی اخلاقی، فرهنگی و مذهبی، و (ج) دغدغهی زمان و کارآمدی بهمنظور انجام کار بیشتر.