پشتیبانی تست‌شو

تست کهن الگو قهرمان درون (PMAI)

کهن الگوهای بیداری قهرمان درون

کهن الگو ها شخصیت ها و ساختارهای درونی هستند که در سمبل ها نقش ها و الگوهای فرهنگ های مختلف از قدیم شناسایی و مطرح شده اند. این تست شخصیت شمارو در 12 الگو می سنجد که درک آنها شمارا با استعدادهای نهفته خودآشنا می‌کند ،دلیل و ارزش های اصلی زندگی‌تان را به شما نشان می‌دهد و به میزان همدردی و همدلی شما نسبت به دیگران می‌افزاید.

نمره ي وجه مثبت پائين تر از عدد 8 نشانه ضعف و عدم بروز موثرآن انرژي در سطح زندگي فرد است

8تا12 نشانه وضعيت متوسط و آمادگي براي رشد است

بالاتر از 12 نماد رشد يافتگي و قوي بودن انرژي كهن‌­الگویی مربوطه است.

نمره سايه بيش از 12 نشان افراطي بارز شدن مشخصات هر انرژي در فرد است، 8 تا 12 سايه قوي و ریشه دار هر کهن‌الگو را معرفی می­کند و کمتر از 8 نشانه وضعیت متوسط و قابل رشد و بهبود سايه است.

نمرات چهار کهن‌­الگوي اول، معصوم - یتیم - جنگجو و حامی- براي آماده بودن قهرمان درون به منظور شروع سفر قهرماني اهميت ويژه‌­اي دارد. نمرات مثبت بالاتر از 8 و نمرات سايه كمتر از 12 نشانه آمادگي كافي براي طی کردن سفر قهرماني و توانایی همراهي با راهبران اين سفر است. افراد دارای این مشخصه می­توانند با شرکت در دوره‌­ كوچينگ سفر قهرمانی که توسط بنیاد فرهنگ زندگی برگزار میشود، به تقويت و متعادل سازي كهن الگوهاي اين مسیر اقدام نموده و به رشد شخصی و اجتماعی خود نایل آیند.

حامی | آزمون کهن الگو

25

نمره

الگوی فعال
جستجوگر | آزمون کهن الگو

24

نمره

الگوی فعال
عاشق | آزمون کهن الگو

24

نمره

الگوی فعال
بیگناه | آزمون کهن الگو

23

نمره

درصورت نیاز
جادوگر | آزمون کهن الگو

21

نمره

درصورت نیاز
دلقک | آزمون کهن الگو

21

نمره

درصورت نیاز
حاکم | آزمون کهن الگو

20

نمره

درصورت نیاز
فرزانه | آزمون کهن الگو

19

نمره

درصورت نیاز
یتیم | آزمون کهن الگو

18

نمره

درصورت نیاز
جنگجو | آزمون کهن الگو

18

نمره

درصورت نیاز
نابودگر | آزمون کهن الگو

17

نمره

الگوی غیر فعال
آفرینش گر | آزمون کهن الگو

17

نمره

الگوی غیر فعال

نمای کلی

ردیف عنوان درصد شدت شرح شدت
1 حامی 83 الگوی فعال این موارد فعال ترین کهن الگوهای شما در زندگی حال حاضر شما هستند. اگر نمرهای در این سطح ندارید، بالاترین نمرات شما در سایر سطوح فعال ترین کهن الگوهای شما به حساب می آیند.
2 جستجوگر 80 الگوی فعال این موارد فعال ترین کهن الگوهای شما در زندگی حال حاضر شما هستند. اگر نمرهای در این سطح ندارید، بالاترین نمرات شما در سایر سطوح فعال ترین کهن الگوهای شما به حساب می آیند.
3 عاشق 80 الگوی فعال این موارد فعال ترین کهن الگوهای شما در زندگی حال حاضر شما هستند. اگر نمرهای در این سطح ندارید، بالاترین نمرات شما در سایر سطوح فعال ترین کهن الگوهای شما به حساب می آیند.
4 بیگناه 76 درصورت نیاز هر زمان به این کهن الگوها نیاز داشته باشید می توانید از آنها استفاده کنید ولی این گروه از کهن الگوها تعیین کننده نگرش شما به جهان نیستند (مگر آنکه بالاترین نمرات شما باشند)
5 جادوگر 70 درصورت نیاز هر زمان به این کهن الگوها نیاز داشته باشید می توانید از آنها استفاده کنید ولی این گروه از کهن الگوها تعیین کننده نگرش شما به جهان نیستند (مگر آنکه بالاترین نمرات شما باشند)
6 دلقک 70 درصورت نیاز هر زمان به این کهن الگوها نیاز داشته باشید می توانید از آنها استفاده کنید ولی این گروه از کهن الگوها تعیین کننده نگرش شما به جهان نیستند (مگر آنکه بالاترین نمرات شما باشند)
7 حاکم 66 درصورت نیاز هر زمان به این کهن الگوها نیاز داشته باشید می توانید از آنها استفاده کنید ولی این گروه از کهن الگوها تعیین کننده نگرش شما به جهان نیستند (مگر آنکه بالاترین نمرات شما باشند)
8 فرزانه 63 درصورت نیاز هر زمان به این کهن الگوها نیاز داشته باشید می توانید از آنها استفاده کنید ولی این گروه از کهن الگوها تعیین کننده نگرش شما به جهان نیستند (مگر آنکه بالاترین نمرات شما باشند)
9 یتیم 60 درصورت نیاز هر زمان به این کهن الگوها نیاز داشته باشید می توانید از آنها استفاده کنید ولی این گروه از کهن الگوها تعیین کننده نگرش شما به جهان نیستند (مگر آنکه بالاترین نمرات شما باشند)
10 جنگجو 60 درصورت نیاز هر زمان به این کهن الگوها نیاز داشته باشید می توانید از آنها استفاده کنید ولی این گروه از کهن الگوها تعیین کننده نگرش شما به جهان نیستند (مگر آنکه بالاترین نمرات شما باشند)
11 نابودگر 56 الگوی غیر فعال این گروه از کهن الگوها در زندگی حال حاضر شما بیان نمی شوند و به همین دلیل ممکن است در درک افرادی که آنها را به نمایش میگذارند مشکل داشته باشید.
12 آفرینش گر 56 الگوی غیر فعال این گروه از کهن الگوها در زندگی حال حاضر شما بیان نمی شوند و به همین دلیل ممکن است در درک افرادی که آنها را به نمایش میگذارند مشکل داشته باشید.
تایپ های کهن الگو

توضیحات کهن الگوهای فعال شما

حامی

دیمیترا الهه گندم و حبوبات یونان باستان بود. او هر سال بدون هیچ چشم داشتی گندم و غلات موردنیاز مردم را تأمین می کرد. دیمیتر دختری زیبا و دوست داشتنی به نام کر داشت که برای ازدواج هنوز قدری جوان بود. یک روز بدون هیچ مقدمه ای هادس که عاشق کر شده بود او را ربود و با خود به دنیای زیرین برد. دیمیتر سراسیمه جهان را برای یافتن دخترش پیمود. سرانجام با هکاته ، الهه راهها آشنا و دوست شد. هکاته او را نزد آپولوه، فرمانروای خورشید که جریان ربودن کر را از آن بالا دیده بود برد. آپولو توضیح داد که قبل از دزدیدن کر، هادس از زئوس اجازه گرفته بود و جالب اینکه زئوس نه تنها فرمانروای فرمانروایان، بلکه پدر کر هم بود. وجود دیمیتر از خشم پر شد. این وظیفه زئوس بود که از دخترش حمایت کند و از او و مادرش در چنین موضوعی نظرخواهی کند. فرستادگان دیمیتر به دستور او نزد فرمانروایان گوناگون رفتند. ولی هیچ یک از آنها به او در پس گرفتن دخترش کمک نکردند. دیمیتر به اعتصاب بر زمین نشست و کشت گندم و حبوبات را کامل قطع کرد. قحطی، گرسنگی و فلاکت سرزمین را فرا گرفت. زئوس که دید با ادامه این وضع کسی برای پیروی از او به جای نخواهد ماند تسلیم شد. کر که در دنیای پنهان زیر زمین به ملكه پرسفون معروف شده بود، دوباره به این جهان بازگشت. گندم و حبوبات بلافاصله شروع به رشد کردند و بار دیگر نیازهای مردم بر آورده شد، علاوه بر این همه جا گلهای رنگارنگ و زیبا شدند. پرسفون به مادرش گفت که چون در اقامتگاه خود در جهان زیرین سه دانه انار خورده است باید هر سال به مدت سه ماه به آنجا باز گردد. این است که هر سال زمستان زمانی که دیمیتر به خاطر دوری دخترش سوگواری می کند به مدت سه ماه رشد حبوبات متوقف می شود. ناگفته نماند که کر هر دو جهان را دوست داشت و مجسمه های شاد و خندان او در کنار مادر و یا شوهرش، هادس، این مطلب را به خوبی بازگو می کند.

برگرفته از کتاب «اسطوره شناسی: گلچینی از حکایت های جهان» گردآورنده: سی. اس. ليتلتون و کتاب «نقل های ماندنی پروردگاران و قهرمانان»، نوشته اديت همیلتون.

این حکایت چالش «حامی» را بازگو می کند. دیمیتر از جان و دل مایه می گذارد، اما وقتی می بیند از زحماتش قدردانی نشده و از او سوء استفاده می شود، عقب نشسته و خط و نشان می کشد. در عین حال به نظر می رسد شاید عشق دیمیتر با قدری کنترل و سلطه جویی همراه باشد، چرا که به دشواری به دخترش اجازه انتخاب و تصمیم گیری می دهد. از سوی دیگر در ادامه داستان می فهمیم که دیمیتر و پرسفون به اتفاق یکدیگر برای اولین بار به دختران، زنان و مردان در زمینه اصول کشاورزی، جنسیت، تولد، بلوغ، و مرگ آموزش می دهند.

ویژگی های این کهن الگو

«حامی‌ها» اصولا مردم دوست و مهربان هستند و از کمک به دیگران لذت می برند. «حامی» تکامل یافته، با محبت و صفای خود دنیا را پرانگیزه و شاد می کند. به عنوان مثال می توان از پرنسس دایانا و مادر ترزا یاد کرد. «حامی ها» اغلب با دیگران مهربان اند، اما .. نسبت به خودشان اینگونه رفتار نمی کنند. از آنجا که نزدیکی و علاقه زیادی به فرزندان او آشنایان خود احساس می کنند، احتمال دارد به صورت ناخودآگاه این اشخاص را به خود وابسته و متکی نگه دارند حامی وامانده و تکامل نیافته دچار نوعی وابستگی دوگانه و افراطی شده و کمک به دیگران را بهانه ای برای فرار و انکار مشکلات فردی خود قرار می دهد.

موضوع اسطوره ای داستان

داستان کلاسیک «حامی» نمایش دهنده انسان خوب و مهربانی است که بزرگواری خود را نشان می دهد و دیگران را در راستای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی شان یاری می دهد. در سایر حکایت ها «حامی» خوبی دیگران را جبران می کند و یا بین مهرورزی نسبت به دیگران و خویشتن تعادل ایجاد می کند.

داستانهای اسطوره ای «حامی» اغلب به «معصوم» یا «یتیمی» که نیازمند محبت، نگهداری یا حمایت است احتیاج دارد. دشمنان بسیار یا معضل هایی نیز وجود دارند که کار و راه «حامی» را مشکل و ناهموار می کنند. سایر قصه هایی که به حامی ربط دارند:

داستان هایی که بخشندگی و کمک مادی و معنوی به دیگران را می ستایند.

حکایت مادران و پدران سلطه جویی که به خاطر اضطراب و نگرانی، به فرزندان خود استقلال و آزادی کافی نمی دهند و به عناوین مختلف به زندگی آنها لطمه می زنند.

به عنوان مثال می توان از عموی «لوک اسکای واکر» در فیلم «جنگ ستارگان» یاد کرد.

روایت هایی که در آنها «حامی» بین خود و دیگران حدومرز لازم را پدید می آورد و متوجه می شود چه مواقعی بهتر است در امور دیگران دخالت نکند و فرصت پرداختن به مسائل شان را به آنها بدهد. به عنوان مثال در داستان ما دیمیتر برای رسیدن به خواسته اش کشت گندم و حبوبات را متوقف می کند. روایت «حامی» که پس از مشاهده وضعیت بد گروهی از ستم دیدگان دست به کار شده و به نیازهای آنها رسیدگی می کند. به عنوان مثال می توان از «مری پاپینز» نام برد. حامی انسانی معنوی است که برای دیگران فداکاری میکند.

سایر قصه هایی که به «حامی» ربط دارند:

تصویر ها

نقش های «حامی» شامل فراوانی، نعمت، حاصل خیزی، لبخند و انسان های خوشرویی می شود که با تواضع خم شده و به دیگران احترام می گذارند. همچنین تصویرهای خانه و خانواده، گرمی شومینه، رنگ های آرامش بخش و اشکال دایره مانند به صورت نمادین به «حامی» ارتباط دارند.

هدايا

حامی بشردوستی، مهربانی و رشد و پرورش درونی را برای ما به ارمغان می آورد. او به یاری و رسیدگی به نیازهای دیگران علاقه مند است و می تواند در این راه از خودگذشتگی کند. «حامی» تکامل یافته، انسانی معنوی، بخشنده، فهمیده و بزرگوار است

حامی و اجتماع

دنیای رقابتی امروز، پول و مقام را ارزشمند می داند و به محبت و انسان دوستی چندان بها نمی دهد. در عین حال برای رشد و شکوفایی جامعه اش نیازمند توانایی ها و مهارت های «حامی» است. برای بار آوردن فرزندان، رسیدگی به سالمندان و یاری دوستان و همکاران باید از «حامی، کمک بگیریم، جوامعی که قدر خدمات «حامی» را می دانند، به او ارج نهاده و حقوق و پاداش قابل توجهی می دهند. کهن الگوی «حامی» در سازمان های مذهبی، دولتی یا آموزشی بیشتر مورد توجه و احترام قرار میگیرد.

در طبیعت

پرندگان از جوجه های شان مراقبت می کنند. حیوانات پستاندار به توله های خود شیر می دهند و اغلب با یکدیگر همکاری می کنند. سگ با انسان دوستی میکند. موجودات زنده اغلب به کمک یکدیگر محتاج اند و گاهی اوقات این نیاز امری حیاتی است. انرژی «حامی» را می توان در تغییر و تحولاتی که پس از انجام کارهای محبت آمیز در جسم انسان رخ می دهد، احساس کرد. ترشح مواد «آندرفین» در وجود ما خشم و ترس را فروریخته و مهر و دوستی را جایگزین می کند.

در معنویت

حامی معنویت را در انسان بودن، فراسوی خواسته های فردی رفتن و رسیدگی به نیاز دیگران می بیند. به همین دلیل اغلب پول می بخشد، مهر می ورزد، بی کسان را از تنهایی نیازهای فقرا، سالمندان، بیماران و سرخوردگان پاسخ می دهد. «حامی» یاد و عشق خود را نسبت به خداوند با وفادار ماندن به معنویت و از خودگذشتگی در انسان ها نشان می دهد

در مدیریت

«حامی ها» به خوبی به خواسته ها و نیازهای کارمندان، اعضای خانواده و پیروان خود رسیدگی میکنند. آنها در پاسخگویی به تقاضای مشتریان و مراجعه کنندگان استعداد ذاتی و صبر بسیاری از خود نشان می دهند. مردم به «حامی ها» اعتماد دارند و به همین دلیل به آسانی شریک پیدا می کنند. از طرف دیگر دل رحمی آنها ممکن است باعث نادیده گرفتن کم کاری ها و اشتباهات کارمندان شود. «حامی‌ها» اغلب مهارت قابل توجهی در ایجاد و مدیریت سازمان‌های مربوط به امور خیریه و انسانی دارند. اگر کهن الگوی حامی در وجود شما فعال باشد بر این باورید که یاری دیگران وظیفه و مسئولیت شماست.

حامی تکامل یافته

«حامی» تکامل یافته، محبت، احترام و عشق عمیقی نسبت به هم‌نوعان خود ابراز می کند. معرفت و انسان دوستی راستین را با رفتار، گفتار، افکار و احساسات خود به همه آموزش می دهد. دنیا با وجود او جای امن تر و آرام تری است. رشد و التيام را همواره برای نزدیکان و همراهان خود به ارمغان می آورد.

چالش های حامی

«حامی» ممکن است به اسم کمک و خیرخواهی، دیگران را بدون دلیل کنترل کند یا زیر سلطه خود قرار دهد. «حامی »ها اغلب در مطرح کردن نیازهای خود ضعیف هستند و گاهی از راه ایجاد احساس گناه در دیگران به خواسته های خود می رسند. آنها می توانند به خاطر کمک به دیگران از خواسته ها و نیازهای خود چشم پوشی کنند و این گونه به خود ضربه و زیان برسانند و دیگران را نیز در چنین رفتار مخربی نسبت به خود تشویق کنند. «حامی» ناآگاه و خام می تواند به جای یاری دیگران به ضعف ها و وابستگی های منفی آنها بیفزاید.

مقابله با مشکلات

در سختی ها آسیب دیدگان را شناسایی می کند و بی درنگ، حتی بدون اینکه بداند چطور موفق خواهد شد، به یاری آنها می شتابد. دیگران را دلداری و قوت قلب می بخشد و آنها را در انجام مسئولیت های شان یاری می کند. با ایجاد روابط گرم و صمیمی ستونهای جامعه را استحکام می بخشد.

نظر دیگران

دیگران به مهربانی، بزرگواری و بخشندگی شما احترام می گذارند. از سوی دیگر ممکن است از شما سوء استفاده کنند یا اینکه شما را به ضعیف یا وابسته بودن متهم کنند.

آنچه توجه حامی را به خود جلب می کند

به آسیب های اجتماعی از جمله بینوایی، ناتوانی و خشونت هایی که افراد نسبت به یکدیگر روا می دارند توجه دارد. دریاری و رسیدگی به نیازهای مردم کوتاهی نمی کند. برای یافتن راه حل و التیام بخشیدن به دردها و آسیب های درونی و بیرونی اقدام می کند و چشم هایش را همواره باز نگاه می دارد. در این راه به سایر مسائل، از جمله نیازها و سلامت خود کم توجهی می کند. سرانجام زمانی که خستگی مفرط او را از کار و فعالیت باز می دارد، با میل کردن یک غذای خوشمزه یا گفتگو با یک رفیق شفیق، نفس و توان خود را تازه می کند.

می خواهید این گونه دیده شوید

می خواهید با گذشت، بلندنظر و مهربان به نظر برسید و از خودخواهی و خود بزرگ بینی اجتناب می ورزید.

کارهایی که برای حامی مفید است

رسیدگی به نیازها و خواسته های خود وایجاد تعادل میان مهرورزی نسبت به خود و دیگران

.از اطرافیان انتظار خودکفایی و مسئولیت پذیری داشتن؛ از این راه می توان از افزایش ناخودآگاه ضعف ها و وابستگی های منفی سایرین پیشگیری کرد

ایجاد حدو مرز و حریم فردی و توانایی «نه» گفتن و حمایت از وقت و اولویت های خویشتن

دریافت و پذیرش هدایا و مهر و محبت دیگران

ایجاد توازن میان توانایی های «حامی» و «جنگجو»

اگر کهن الگوی حامی در شما بسیار ضعیف است

در این صورت یک یا چند گرایش زیر درباره شما صدق می کند. آنها را در زیر مشخص کنید.

محبت و نگهداری از دیگران برایتان دشوار است و در چشم اطرافیان خودخواه به نظر می رسید.

رفتار انسان هایی که همیشه می خواهند به شما یا دیگران کمک کنند برای تان آزاردهنده است

همدردی با دیگران برای شما دشوار است.

هرگز در زندگی نقش یاری دهنده را به عهده نداشته اید.

درباره ریسک و خطر وابستگی های منفی و دو طرفه به شما اخطار داده شده است.

به این نتیجه رسیده اید که نمی خواهید مانند برخی از «حامی ها» به شما ارزش و احترام کافی گذاشته نشود.

جستجوگر

سانتیاگو» چوپان اسپانیولی، داخل حیاط کلیسایی قدیمی و متروکه از خواب پرید. بیدرنگ به جستجوی کسی پرداخت که بتواند خوابی را که اکثر شبها سراغش می آمد تعبیر کند. در این رؤیا کودکی نزد سانتیاگو آمده و از گنجی که روبه روی اهرام به خاک سپرده شده بود خبر می داد. به تشویق مقبر سانتیاگو در پی گنج راهی سفر شد. او هرچه داشت فروخت و به آفریقا مسافرت کرد. مشکلات بسیاری در راه رسیدن به این هدف وجود داشت. در آفریقا راهنمایی استخدام کرد، اما او تمام پول‌های سانتیاگو را دزدید و فرار کرد. خوشبختانه شانس با سانتیاگو همراه شد و در یک فروشگاه کریستال شغلی دست و پا کرد. دیری نگذشت که استعداد او در فروشندگی نمایان گردید و موفق شد کمک قابل توجهی به کار ارباب خود کند. پس از گرفتن سهم و حقوقش به قصد عبور از کویر به کاروانی ملحق شد. کار دشوار و خطرناکی بود چرا که قبایل مختلف در نزدیکی آنها و گوشه و کنار صحرا با یکدیگر در جنگ و ستیز بودند. در این سفر با پیشوای کیمیاگری آشنا شد و فنون زنده ماندن در کویر و گریختن از چنگ مهاجمان را فرا گرفت. سرانجام به مقصد رسید و جلوی اهرام به حفاری مشغول شد. ناگهان سه مرد ظاهر شدند، او را کتک زدند و پول‌هایش را گرفتند. سانتیاگو دلیل حضورش را در آن محل بازگو کرد، ولی مردها به او خندیدند و یکی از آنها گفت: «خب من هم گنجی به خواب دیده ام که در حیاط کلیسای متروک‌های در اسپانیا خاک شده است، ولی مثل تو احمق نیستم که به خاطر یک خواب به آن کشور بروم». با شنیدن این جمله، چوپان به محل واقعی گنج پی برد. فورا به کشورش بازگشت و طلاها را زیر خاک حیاط همان کلیسای متروکه به دست آورد. گنج‌های راستین همیشه در حیاط خلوت خود انسان نهفته است. برای شناخت خود و توانایی هایمان همیشه سفری لازم است. در این راه به عظمت و قدرت درونی ای که فکرش را هم نمی کردیم نائل می شویم. گنج راستین نیز همیشه درون وجود خودمان قرار دارد. برگرفته از کتاب «کیمیاگر» نوشته پائولو کوئیلو این حکایت دغدغه اصلی جستجوگر» را نشان می دهد که علتش از یک سو علایق مادی و از سوی دیگر داشتن معنا و هویت درون است. این دغدغه اغلب پس از شناختی صحیح و عمیق از هویت خویشتن که از طریق تجربه و ماجراجویی در دنیای بیرون به دست می آید، کاهش می یابد و از بین می رود.

ویژگی های این کهن الگو

جستجوگر» برای یافتن پاسخ کنجکاوی های عمیقش و برطرف کردن نیاز درونی اش ماجراجویی می کند. او از یک سو می خواهد هم رنگ جماعت باشد و از سوی دیگر خواستار رسیدگی و پاسخگویی به نیازهای درونی و فردی خویشتن است. از طرفی از تنهایی گام نهادن در راه رشد فردیت می ترسد و از طرف دیگر از پوچی دنبال کردن زندگی ای که به نیازهای درونی و منحصر به فرد او پاسخ نگوید وحشت دارد.

کهن الگوی «جستجوگر» توان ماجراجویی، اکتشاف و پاسخگویی به نیازها و خواسته های منحصر به فرد ما را به ارمغان می آورد.

موضوع اسطوره ای داستان

جستجوگر» وضعیت محدود و خسته کننده ای را ترک گفته و راهی نوعی سفر درونی یا بیرونی می شود. به عنوان مثال می توان از هری پاتر که زندگی بی روح، بسته و آزاردهنده منزل اقوامش را ترک می کند یاد کرد. «جستجوگر» ممکن است پس از ماجراجویی های

بسیار بالاخره مکان و مردمی راکه به آن ها احساس تعلق می کند بیابد ویا در این راه با شکست و عواقب منفی مواجهه شود

جستجوگر ممکن است به اجبار وارد مسیری شود مانن درتی در جادوگر از ) و یا اینکه به خواست خود این کار را انجام دهد

جانی اپلیسید. برخی از اطرافیان «جستجوگر» او را همراهی می کنند و برخی دیگر ان راه او می شوند

سایر قصه هایی که به «جستجوگر ربط پیدا می کنند :

داستان هایی که حول جستجوی بی امان شخصیت اصلی آنها به دنبال چیزی و یا علاقه ای شکل می گیرند. حکایت های مربوط به پژوهش، زیارت و یا سفرنامه ها از این قبیل هستند. به عنوان مثال می توان از «جان اشتاین بک» و «مسافرت با چارلی و یا «مارک توین» و «ماجراهای هاکلبری فین» یاد کرد.

داستان هایی که به بلوغ و کسب تجربه مربوط می شوند و طی آنها جوانی به مسافرت می رود و رفته رفته آزموده و پخته می شود (هاکلبری فین). در این راه جستجوگر» افکاری را که در گذشته به او توصیه کرده اند زیر سؤال می برد، اندیشه و عقاید خود را شکل می دهد و مستقل و خودکفا می شود. در نهایت ممكن است از گذشته و ریشه های خود دوری ورزد یا اینکه آنها را حفظ کند و نزدشان

باز گردد. و روایت های دردناک کسانی که همیشه گوشه گیرند، چرا که جایی برای راه و ارزش های فردی خود در اجتماع و محیط زندگی شان نمی یابند. حکایت کسانی که از همسانی و مشابهت وحشت دارند به این دسته از داستانها مربوط می شود.

داستان هایی که قهرمان آنها به خاطر اتفاق بسیار ناگواری مجبور به ترک منزل شده و به ناچار دنبال خانه جدیدی است که بتواند در آنجا اصالت داشته باشد. به عنوان مثال می توان از «جادوگر آز» نام برد. در این گونه حکایت‌ها چنانچه قهرمان به خانه اولیه باز گردد، آنجا را دگرگون می یابد، چرا که تغییر مهمی در وجود خود او رخ داده است. به عنوان مثال در انتهای داستان «جادوگر آز»، ایالت کانزاس

در نظر ڈرتی متفاوت می نماید زیرا خود او در حین سفر اسطوره ای تغییر یافته است. داستان هایی که به رقابت و سنجش توانایی های فردی مربوط می شوند. به عنوان مثال می توان از از حکایت هایی یاد کرد که شخصیت اصلی آنها هدف خود را سنجیدن

توانایی اش در کاری مانند کوهنوردی، جهانگردی و یا توانگری قرار می دهد.

داستان هایی که در مورد احضار عده ای برای انجام نوعی جستجو هستند به عنوان مثال در افسانه های شاه آرتور همه شوالیه ها برای یافتن جام مقدس به جنگل فرستاده می شوند. هر یک از شوالیه ها راه منحصر به فرد خود را پیش می گیرد. سرانجام برخی از آنها راه معنوی و اسطوره ای زندگی خود را پیدا می کنند، در حالی که عده ای دیگر در این امر موفق نشده و بی هدف پرسه می زنند.

تصویر ها

نقش های جستجوگر» شامل افق، کوهستان، نردبان و انسان‌هایی که به نقطه دوردستی می نگرند یا از عموم مردم فاصله می گیرند، می شود.

هدايا

حسن ها و مهارت های اصلی جستجوگر» استقلال کامل، زندگی فعال و پرماجرا و کنجکاوی سرشار است.

جستجوگر و اجتماع

بسیاری از افراد که علایق فردی خود را دنبال می کنند، تنبیه یا تبعید می شوند. جستجوگر» به فضا و آزادی کافی برای پژوهش و اکتشاف نیاز دارد، بدون اینکه دیگران از او برنجند یا احساس دوری کنند. پدرها و مادرها اغلب خواهان این هستند که فرزندان به حرف های شان گوش دهند و طبق میل آنها رفتار کنند. ولی نیاز نوجوانان این است که پدر و مادر هویت و استعدادهای راستین آنها را هر چه که باشد، بشناسند، بپذیرند پشتیبانی کنند و دوست داشته باشند.

در طبیعت

هر دانه برف، هر حشره هر ستاره و هر دریایی در مسیر و مسئولیتی منحصر به فرد دارد زندگی هر موجودی دارای مقصد و هدف است و از طرف دیگر دارای نیرو و انگیزه رسیدن به آن اهداف است. استعداد طبیعی جستجوگر یافتن و پرداختن به سرنوشتی یگانه، پر معنا و ارزشمند است.

در معنویت

جستجوگر» دیگران را در یافتن روشنای و ندای درونی خود یاری می دهد سفر جستجوگر می تواند به اتفاق کسانی که می خواهند معنویت را در وجود خود احساس کند صورت گیرد، اما اغلب سفر و خوداگاهی او به تنهایی انجام می شود.

در مدیریت

جستجوگر» مستقل، پر شور و هیجانی است و اغلب انفرادی عمل می کند. او معمولا آماده امتحان کردن و انجام کارها و برنامه های تازه است. از آنجا که نمی خواهد احساس کند کسی او را در قفس قرار داده است، برای استقلال دیگران نیز تا زمانی که کارها را به خوبی پیش می برند، ارزش قائل می شود. برعکس خیلی ها که از تغییرهای سریع و غیرقابل پیش بینی دنیای امروز واهمه دارند، «جستجوگر» این دگرگونی ها را دوست دارد. او تازه ها و ناشناخته ها را به کهنه ها و امتحان شده ها ترجیح می دهد. به همین دلیل جستجوگرها» اغلب کارآفرین بوده و همیشه دنبال اطلاعات، وسایل و استعدادهای جدید هستند. اگر کهن الگوی جستجوگر در وجود شما فعال باشد همیشه جای دیگری هست که چمنش به نظرتان سبز تر می‌رسد.

جستجوگر تکامل یافته

اگر جستجوگری» تکامل یافته اید، ماجراجویی، استقلال و خودکفایی مثبت و ارزشمندی را از خود نشان می دهید. حاضر نیستید تکراری یا ماشینی زندگی کنید و همیشه در حال جستجو و یافتن تجربه ها و امکانات جدید هستید. پیرو دیگران و نظرعموم نیستید و ترجیح می‌دهید هویت و راه منحصر به فرد و مناسب خود را پیدا کنید پر انگیزه و پرشورو شوق هستیدو ستنی رفتار نمی کنید، از توانایی هایتان برای پیشرفت در اهداف فردی خود از کوهنوردی گرفته تا امور مالی یا معنوی، به خوبی استفانده می کنید، همواره خواستار اوج گرفتن و وفادار ماندن به هویت شخصی خود هستید

چالش های جستجوگر

انباید به یک پیئرین " دائمی که حاضر نیست بزرگ شود، مسئولیت بپذیرد یا تعهد بدهد تبدیل شوید، استقلال طلبی و آزادمنشی جستجوگر، اغلب باعث می شود عزیزانش از او برنجند و احساس کنند به آنها بی اعتنایی می شود. جستجوگر ، افراطی می تواند از تکروی و استقلال عبور کند و به یک فرد غیر عادی و منزوی تبدیل شود. ضدیت های این اشخاص أغلب اطرافیان را به عقب رانده و دور می کند.

مقابله با مشکلات

در این باره گرایش شما حرکت کردن و پشت سر گذاشتن مشکلات است. دارای توانایی قابل توجهی در جستجوی گسترده در زمینه های مختلف و یافتن راه حل های جدید و مؤثری هستید که دیگران نمی شناسند یا حاضر نیستند به آنها اعتماد کنند.

نظر دیگران

نظر دیگران ماجراجویی، کمال و یگانگی شما نظر دیگران را به خود جلب می کند. از سوی دیگر ممکن است احساس کنند نسبت به آنها بی اعتنا و بی وفا هستید و حاضر به همکاری نیستید

آنچه توجه جستجوگر را به خود جلب می کند

به چیزهای تازه و خارق العاده توجه می کنید. نسبت به مسائل، محدودیت ها و نارضایتی های زندگی تان آگاه هستید و رسیدگی به آنها را هدف پژوهش های آینده خود قرار می دهید. در گروه ها به خصوصیات متفاوت خود و اینکه چگونه دیگران برای

هم رنگ جماعت شدن از علایق فردی خود چشم می پوشند، نگاه می کنید. ممکن است خوبی ها و نعمت هایی که جلوی پای تان قرار گرفته اند یا کسانی که شما را باهمه تک روی هایتان می پذیرند، نداشته باشید.

می خواهید این گونه دیده شوید

می خواهید سایرین شما را متفاوت تازه و هیجان انگیز بیایند به همین دلیل علاقه ای به معمولی یا پیرو بودن نشان نمی دهید.

کارهایی که برای جستجوگر مفید است

تماس و ارتباط با کسانی که به آنها احترام می گذارید

لذت بردن از نعمت های زندگی در زمان حال و از خود مسیر، نه فقط زمان دست یابی به هدف

یافتن راه صحیح برای ابراز و به کار بستن استعدادها و علایق فردی خود در اجتماع

آگاهی نسبت به این مطلب که برای حفظ هویت همیشه لازم نیست متفاوت باشید

ایجاد تعادل و توازن بين ارزش ها و توانایی های جستجوگر» و «عاشق»

اگر کهن الگوی جستجوگر در شما بسیار ضعیف است

در این صورت یک یا چند گرایش زیر درباره شما صدق می کند. آنها را در زیر شناسایی کنید:

برای پذیرفته شدن، خواسته ها و عقاید خود را نادیده میگیرید

از مسافرت و تجربه های جدید دوری می ورزید.

از تفکر درباره خود، خواسته ها و اعتقادات تان اجتناب می کنید.

رفتار کسانی که همیشه می خواهند با دیگران متفاوت باشند شما را می آزارد.

حال فرصتی برای شناخت خود و خواسته های اصلیتان نداشته اید.

آموخته اید و بر این باورید که توجه و تمرکز روی خواسته های فردی، عملی خودخواهانه و نادرست است.

عاشق

سا کیس» اشراف زاده بود و پسر ستاره بامداد که نور آن هر بار فرا رسیدن روز را مژده می دهد. همسرش، «السیان» هم از خانواده ای متشخص و دختر فرمانروای تندباد بود. آن دو با عشق، خیرخواهی و گشاده دستی امور سرزمین شان «تسالی» را اداره می کردند. شاه ساکیس و ملکه اش همواره به یکدیگر وفادار و علاقه مند مانده و به ندرت از هم دور می شدند.

اما روزی «ساکیس» اعتراف کرد که ناراحت است و می خواهد از پیشگویی که در آن سوی دریا اقامت دارد کمک بگیرد. «السيان» التماس کرد که همراه همسرش برود ولی «ساکیس» حاضر نشد او را به مخاطره اندازد. «السیان» گریه کنان شاهد دور شدن کشتی شوهرش بود. همان شب طوفان مهیبی درگرفت و موج های غول پیکر و باران برق آسا به دریا کوفتند. «سا کیس» فقط به «السيان» فکر می کرد و گفته می شود زمانی که کشتی اش واژگون شد و به دل دریا فرو رفت، نام «السیان» بر زبان او جاری بود. «السیان» جامه بسیار زیبایی بافت، در انتظار بازگشت پادشاه نشست و با الهه «جونو» راز و نیاز کرد. الهه پاسخ «السيان» را در یک خواب برایش فرستاد. در این رؤیا «ساکیس» به السيان» گفت که نام او آخرین کلمه ای است که به زبان آورده است. «السيان» جیغ زد و با فریاد «منتظرم باش» از خواب پرید. صبح زود به کنار دریا، همان جایی که دور شدن کشتی همسرش را مدت‌ها قبل مشاهده کرده بود شتافت و دید چیزی روی موج ها شناور است . وقتی به ساحل نزدیک تر شد با کمال تاسف با جنازه همسر عزیزش رو به رو شد .

السیان» به سوی دریا پرید، ولی به جای اینکه داخل آب بیفتد بال و پر درآورد و کمی بالای سطح آب به پرواز درآمد. بدن «ساکیس» هم از آب برخاست و به پرواز درآمد و هر دو با هم پرنده دریایی شدند.

هنوز هم کنار دریا اغلب دو پرنده دریایی دیده می شوند که با فاصله کمی بر فراز آب پرواز می کنند. خروشان ترین دریاها هم هفت روز متوالی آرام مانده و به آن دو فرصت می دهد که آشیانه ای روی آب بسازند. این هفت روز را عموما روزهای «السیان» یا «هلسیان» به معنای آسوده و خوش می شناسیم.

برگرفته از «هشت حکایت عشق» در کتاب «اسطوره شناسی: نقل های ماندنی پروردگاران و قهرمانان»، نوشته اديت همیلتون.

ویژگی های این کهن الگو

عشق میان دو انسان رایج ترین نوع داستان «عاشق» است. ولی هرکس که به شخص یا چیز دیگری عشق می ورزد، انسانی عاشق محسوب می شود. «عاشق ها معمولا دارای گیرایی و جاذبه قابل توجهی هستند که از تیپ و شخصیت آنها سر چشمه می گیرد و دیگران را جلب می نمایند. دغدغه «عاشق» تجربه عشق های گوناگون از یک سو و تعهد دادن به یک نفر از سوی دیگر است. «عاشق» درون خود ارتباطی میان عشق و مرگ احساس می کند و داستان ما نیز نمایانگر این مطلب است. «عاشق» می خواهد وجود خود را با دیگری (دوست، گروه، کار یا معنویت) درهم آمیزد، ولی چنین عملی خطر گم کردن هویت او را به همراه دارد. چالش روزمره عاشق حفظ تعهد از سویی و هویت خود از سوی دیگر است. اگر در ایجاد این تعادل موفق نشود ممکن است خود را در رابطه اش گم کرده و از این بابت اظهار نارضایتی نماید. روایت هایی که در آنها عاشق و معشوق، مردن را بر جدایی ترجیح می دهند از این باور که عشق از مرگ فراتر می رود سخن می گویند.

انرژی «عاشق» درون شما جذابیت، جلب کسانی که شما را دوست دارند، امکان انجام کارهای عاشقانه و مهرورزی نسبت به دیگران را امکان پذیر می سازد.

موضوع اسطوره ای داستان

با داستان های عاشقانه در رمان ها، کمدی ها، ادبیات، فیلم ها، اپراها و کارهای هنری برخورد می کنیم. موضوع اصلی، اغلب کششی است که دو نفرنسبت به هم احساس می کنند و بعد موانع و سوء تفاهم هایی سرراه شان قرار می گیرد. آن دو ممکن استدر عبور از موانع موفق شوند و عشق شان را برای همیشه حفظ کنند (پایان شاد و موفق مانند ماجرای بی خوابی در سیاتل). از طرف دیگر این امکان وجود دارد که به یکدیگر و رابطه و عشق شان یا حتی جان شان را از دست بدهند (رومئو و ژولیت)

سایر قصه هایی که به «عاشق» ربط دارند:

حکایت کسانی که تلاش می کنند و انگیزه زندگی، عشق شغلی و یا جایی را که خیلی دوست دارند پیدا می کنند («زوربای یونانی» یا «شرلی ولینتاین»).

روایت عشق های زودگذر و کوتاهی که از دیدگاه اغواکننده (کمدی) یا اغواشده تراژدی) نقل می شوند.

داستان هایی که از فداکاری های دو انسان در راه عشق سخن میگویند (داستان هدایای مگی نوشته . هنری). می توان از السیان و ساکیس نام برد که حتی به مصیبت مرگ اجازه قطع رابطه و عشق شان را نمی دهند.

روایت های علاقه، نزدیکی، هماهنگی و پیوندی که اعضای یک گروه یا تیم خوب نسبت به یکدیگر احساس می کنند.

حکایت هایی که به عشق الهی و یگانگی با پروردگار مربوط می شوند. به عنوان مثال می توان از عاشقان بزرگی چون سن فرنسیس اسیزی، شاعر صوفی و مولانا یاد کرد.

تصویر ها

نقش های «عاشق» شامل قلب، گل، ماه و آسمان، ساحل و دریا، رنگ های لطیف، اشکال مدور یا پرپیچ و تاب و سایر تصویرهای طبیعی و دل انگیز می شود.

هدايا

عاشق عطوفت، صمیمیت، همبستگی و از همه مهم تر مهارت عشق ورزی نسبت به ، زندگی، زیبایی را در وجود ما بیدار می کند.

عاشق و اجتماع

هم تعصب و هم بی بندوباری اجتماعی «عاشق» را تهدید می کنند. «عاشق» تكامل خود را از طریق یاری مردم برای شناخت انواع عشق، از زناشویی و خانوادگی گرفته تا شغلی و فرهنگی، به دست می آورد. او مردم را در احیا و ابراز مناسب این عشق ها راهنما می کند. ابراز و استفاده از انرژی مثبت عشق ما را به یکدیگر نزدیک می کند و همه ای را از رابطه زناشویی گرفته تا آرمان های معنوی و افکار تازه پشتیبانی می کند.

در طبیعت

وحدت و یگانگی نیروهای اصلی «عاشق» هستند. این کشش، شکل دهنده وصلتی است که میان دو ذره میکروسکوپی یا دو انسان انجام می شود. کهن الگوی «عاشق» در حیوانات نیز مشاهده می شود. غازها شریک خود را برای تمام عمر انتخاب می کنند و بسیاری از پرندگان پس از مرگ جفت شان آواز او را ادامه می دهند و با مال خودشان ترکیب میکنند. عشق در انسان ها به مراتب قوی تر و پاینده تر از حیوانات است و زیربنای یک رابطه دراز مدت و پایدار را تشکیل می دهد. به گفته «برایان سویم»۱ ستاره شناس و نویسنده کتاب «کیهان، اژدهایی سبز رنگ: داستان اسطوره ای عالم»، کهن الگوی «عاشق» حتی در فضا نیز وجود دارد. نیروی جاذبه (عشق) کشش توانمندی بین ستاره های سیاره ها و کهکشان هایی که در یک مدار قرار گرفته اند پدید آورده است و این گونه هستی آن ها را به گیرایی مشترکی که نسبت به سایر اجسام دارند، مربوط می کند.

در معنویت

ادیان گوناگون به ما می گویند با یکدیگر مهربان باشیم و ارزش و اولویت عشق را همواره در نظر داشته باشیم. برای خیلی ها عشق و رابطه زناشویی اهمیت ویژه ای دارد. اصولا فراگرفتن مهارت های عشق ورزی نشانه پیشرفت معنوی است. اگر هر روز از عشق های خود نگهداری نماییم، به خاطر داشتن‌شان سپاسگزار باشیم و آنها را بیشتر و بزرگتر کنیم راه معنوی «عاشق» را در پیش گرفته ایم.

در مدیریت

شوق و انگیزه «عاشق» قابل توجه، فراگیر و تأثیرگذار است. عشق او اغلب به همکارانش انتقال یافته و باعث می شود کارشان را با انرژی و رضایت بیشتری انجام دهند. عاشق رابطه دیگران را نزدیک نگاه می دارند و همکاری بین آن ها را افزایش می دهند مدیران «عاشق» دوست و همکار کارمندان خود نیز هستند. اگر آگاهی مهارت کافی در زمینه عواطف کسب کرده باشند، می توانند دیگران را در مطرح کردن اختلاف های شان به شیوه ای سازنده و همچنین در حفظ رابطه شان یاری دهند. اگر کهن الگوی عاشق در وجود شما فعال باشد بر این باورید که پاسخ اصلی و نهایی، عشق است.

عاشق تکامل یافته

به عنوان یک «عاشق» تکامل یافته، لطیف، احساسی و پر از شوق زندگی و عطوفت برای دیگران هستید. خواهان شریکی هستید که با او عشقی عمیق و دو طرفه را با تمام وجود احساس کنید. فعالیت ها و شغل هایی را که علاقه قلبی تان است انجام می دهید و کودکان، طبیعت و اشیایی را که به شما تعلق دارند دوست دارید. احتمالا علاقه و مهارت خاصی در بهبود روابط دیگران دارید و می توانید با آنها نزدیک و صمیمی باشید. تفاوت مهر شما و «حامی» در این است که دیگران را همگام و هم رده خود می دانید، نه اشخاصی که ضعیف و نیازمند کمک تان هستند. نور عشق تان دل دیگران را گرم و توجه آنها را به شما جلب می کند. رمانتیک و در جستجوی شادکامی هستید. می خواهید لذت خلسه یا لحظاتی شاد و استثنایی را به همراه دیگران تجربه کنید.

چالش های عاشق

بهتر است از هرزگی دوری کنید و شیفته انسان های آسیب رسان نشوید. نباید با ترک دیگران پس از فروکش کردن شیفتگی اولیه، قلب و احساس آنها را زیر پا بگذارید. از سویی دیکر ممکن است در تقسیم عشق تان میان نزدیکان، درست و عادلانه رفتار نکنید و این گونه بعضی از آنها را محروم کنید و برنجانید . اگر دادو ستد عشق در زندگیتان جریان نداشته باشد احساس پوچی و تهی بودن می کنید. بعضی ازافراد شما را یک فرد سطحی، توخالی، باندباز و نمایشی به حساب می آورند.

مقابله با مشکلات

هنگام بروز مشکلات می خواهید بدانید چگونه و چرا روابط افراد یا گروه‌ها قطع شده است. سپس برای التیام این روابط، آنها را در مکالمه دوطرفه، بازگو کردن دلخوری ها و همچنین ترمیم عشق، دوستی و هماهنگی یاری می دهید. زیبایی جسم روح، فکر، احساس یا لباس دیگران و خودتان را همواره افزایش می دهید. بر این باور که مردم و فرهنگ های متفاوت می توانند اختلاف های شان را با گشودن قلب ها و دوست داشتن یکدیگر حل کنند.

نظر دیگران

دیگران طبیعت پر عشق و انگیزه، صمیمی و گرم شما را دوست دارند. بعضی از افراد کاملا شیفته شما می شوند.

آنچه توجه عاشق را به خود جلب می کند

اشخاص، کارها و اشیایی که می توانند احساس عشق را در وجودتان برانگیزند، توجه شما را به خود جلب می کنند. به عطوفت، زیبایی و آرمان خواهی علاقه خاصی نشان می دهید. ممکن است به چیزهایی که کاربرد عملی دارند، نه هنری، عشقی یا رؤیایی، به اندازه کافی توجه نکنید و قدر آنها را ندانید.

می خواهید این گونه دیده شوید

می خواهید زیبا، خوش قیافه و دوست داشتنی باشید. تلاش شما این است که در چشم همه، از کسانی که به آن ها علاقه مندید تا افرادی که می دانید سرانجام دست رد به سینه شان خواهید زد، جذاب و صمیمی به نظر آیید.

کارهایی که برای عاشق مفید است

رعایت حدو مرز و حریم خود و دیگران و فراگیری ویژگی های روابط سالم دوستانه، خانوادگی و زناشویی ابراز عشق و توجه به چیزها و کارهای عاطفی، از عطر چای گرفته تا آواز پرندگان

تعهد و خیر خواهی نسبت به اطرافیان و عزیزان، حتی زمانی که رابطه با پروژه ای دوام نمی آورد

ایجاد اعتماد به نفس و هویتی که به کمک آن بتوانید در دشواری های رابطه و ایام بی عشق یا کم عشق نیز راه و زندگی خود را ادامه دهید ایجاد تعادل و توازن بین توانایی های «عاشق» و «جستجوگر»

هویتی که به کمک آن بتوانید در دشواری های رابطه

اگر کهن الگوی عاشق در شما بسیار ضعیف است

در این صورت یک یا چند گرایش زیر درباره شما صدق می کند. آن ها را در زیر مشخص کنید:

احساس و ابراز عشق و علاقه راستین و دادن تعهد به دیگران برای شما دشوار است.

از مباحث جنسی و کسانی که در این زمینه نظرشان با شما متفاوت است دوری می ورزید.

علاقه چندانی به زیبایی، عطوفت و تجربه های دلنشین نشان نمی دهید.

عشق و عاشقی را مسخره میکنید.

امکان دارد تا به حال احساس عشق را نسبت به هیچ کس و هیچ چیز تجربه نکرده باشید.

آموخته اید و بر این باورید که عشق خطرناک است و می تواند به شما آسیب برساند و روابط عاشقانه سبک و ناپاک هستند.

معصوم

»دفنه» عاشق گردش و دویدن در باغ سرسبز و بی انتهای پدرش بود. او روزها در حالی که گیسوان بلندش از این سو به آن سو می رقصید به گشت وگذار، شکار و تفریح مشغول می شد. گاهی پدرش، رودخانه بینوس، از اینکه دخترش لایق ترین خواستگاران خود را نیز جواب می کرد، می رنجید و می گفت: «پس کی و چطور می توانم نوه دار شوم؟

دفنه دست به گردن پدر انداخته و با اصرار و التماس از او می خواست اجازه دهد آزادانه به گشت و گذار خود ادامه دهد. بینوس هم بالاخره می پذیرفت و دفنه دوان دوان، خوشحال و خندان راهی تفریحگاه خود می شد.

یک روز آپولو، دفنه را دید که در لابه لای درختان میدوید. آپولو که حس کنجکاوی اش برانگیخته شده بود دفنه را تعقیب کرد. او از قدرت و شتاب خارق العاده و ماوراء الطبیعه برخوردار بود، ولی قادر نبود به آسانی به دفنه بادپا نزدیک شود. آپولو با التماس گفت: «نترس! من فرمانروای دلفای هستم، نه یک چوپان مزاحم. اما دفنه با شنیدن صدای آپولو تندتر از قبل پا به فرار گذاشت. به تدریج آپولو خود را به دختر نزدیک کرد، تا جایی که دفنه گرمای نفس آپولو را روی پوست گردنش احساس کرد. ناگهان درخت‌های بزرگ کنار رفتند و رودخانه پدر نمایان شد. دفنه با تمام وجود جیغ کشید: «پدر! پدر! کمک! کمکم کن!» در حالی که جیغ گوش خراش دفنه فضا راپر کرده بود از سرعت او کاسته شد. احساس کرد پاهایش به زمین پیوند زده شد. پوست بدنش سفت و ضخیم شد و از دست و بالش شاخ و برگ رویید. آپولو با تعجب دید که دفنه زیبا و آزاد به یک درخت کوچک تاج برگ بو تبدیل شده است.

غم واندوه عمیقی وجود آپولو را فرا گرفت و بی درنگ فرمان داد درخت تاج برگ بو برای همیشه درخت او اعلام شود. در ضمن به دستور آپولو قرار شد تاج گل برندگان مسابقات ورزشی و هنری از آن پس از همین درخت تهیه شود و آن درخت کوچک هم موافقت خود را با پایین و بالا بردن شاخه هایش اعلام کرد.

برگرفته از کتاب «اسطوره شناسی: نقل های ماندنی پروردگاران و قهرمانان» نوشته اديت همیلتون.

ویژگی های این کهن الگو

بسیاری از اوقات «معصوم» اولین کهن الگویی است که با آن روبه رو می شویم. این کهن الگو مظهر اعتماد به دیگران و جهان است. به همین دلیل دنیا برای دفنه یک زمین بزرگ بازی بود و او علاقه ای نسبت به پذیرش سایر مسئولیت های زندگی نشان نمی داد.

شخصیت «معصوم» به کودکی می ماند که برای انجام کارهای خود محتاج دیگران است. زمانی که «معصوم» با مشکل روبه رو می شود معمولا تلاش خود را افزایش می دهد و سعی می کند ایمان و لیاقت بیشتری از خود نشان دهد. در حقیقت اعتقاد «معصوم» بر این است که تلاش و کارهای نیک او بالاخره نتایج مثبت و پاداش خواهد داشت. کهن الگوی «معصوم» به خاطر وجود محیط امن و پر عشق و صفای خانواده اغلب در خردسالان شکل می گیرد.

داستان دفنه در عین حال چالش های «معصوم» را نیز نشان می دهد. دفنه از سادگی و معصومیت خود به قدری دفاع می کند که بالاخره انسان بودن خود را از دست می دهد و به جای زن به درختی تبدیل می شود. آیا تا به حال از ترس فریب یا شکست خوردن زندگی خود را محدود و کم انگیزه نگه داشته اید؟ نکات مبثت ( معصوم ) اعتماد ، ایمان ، امید و شگفتی هایی است که با خود به همراه می آورد.

موضوع اسطوره ای داستان

این کهن الگو در روایت های گوناگون مطرح شده است. در این داستان ها اغلب قهرمان به راحتی به دیگران اطمینان می کند یا اینکه رفته رفته کهن الگوهای جدیدی را (مانند يتيم و حامی) وارد زندگی خود می نماید. بسیاری از اوقات هم سایر شخصیت ها مانند یتیم های محتاج، نابودگران مهاجم، عاشق های وسوسه گر یا دلقک‌های شیاد برای معصوم» مشکل ایجاد می کنند.

سایر قصه هایی که به «معصوم» ربط دارند:

رایج ترین داستان ها درباره «معصوم» از رابطه اش با یک «حامی» که از دنیای امن وزیبای او حمایت می کند (مانند پدر دفنه شکل می گیرد. «معصوم» با کمک و حمایت «حامی» با مشکلات کوچک و بزرگ زندگی آشنا شده و به حل و فصل آنها می پردازد.

در برخی داستان‌ها «معصوم» مانند یک ناظر پاک به تماشای فجایع و وقایع جهان می نشیند. در فیلم «فورست گامپ» قهرمان فیلم، وقایع سیاسی (جنگ ویتنام و جریان واترگیت) و مسائل فردی (کودک آزاری، تندباد) را مشاهده می کند و با این حال خوش بینی و سادگی اش را از دست نمی دهد.

درحکایت هایی که عواقب منفی به همراه دارند سادگی، زودباوری و انکار« معصوم» به او آسیب می رساند. در این نوع روایت ها «حامی» در نجات دادن «معصوم» موفق نمی شود. به عنوان مثال می توان از شخصیت «الني» در فیلم «موش ها و آدم ها» نام برد.

داستان های زیبا و الهام بخش بسیاری نیز هست که در آنها خوبی، تعهد و قانونمندی «معصوم» موجب توفیق و پیروزی او می شود. قهرمانان زن و مرد در این داستان‌ها شجاعانه از ارزش ها، اصول و عفت خود دفاع می کنند. قهرمان خوش بین و زودباور داستان اغلب با نیروهای مخرب درونی و بیرونی رو در رومی شود و سرانجام در حفظ یا بازیابی اعتماد خود به زندگی و انسان ها موفق می شود.

تصویر ها

زیبایی چمن زار ، آرامش دهکده و لطافت نسیم از عواطف «معصوم» سخن می گویند . در سختی ها اغلب معصوم بودن به امید داشتن ربط داده می شود و به همین دلیلاست که بسیاری از ادیان در زمستان سرد و تیره مراسمی همراه با روشن کردن شمع که به منزله پیروزی نور بر تاریکی است برگزار می نمایند.

هدايا

« معصوم» معتقد است سازمان ها، مدیران و رهبران به نیازهای او رسیدگی خواهد کرد. چنین ایمان و مثبت اندیشی ای، به خصوص در خردسالان، پایه و اساس اعتماد به زندگی را تشکیل می‌دهد. هیومار (نويسنده) تعریف می کرد که چگونه یکی از فرزندان خردسالش پس از گرفتن دوش، با این اطمینان که بدون اینکه حرفی بزند حوله ای در اختیارش قرار داده خواهد شد، دستش را از پشت پرده دراز می کرد ! به همین ترتیب برخی از بزرگسالان بر این باورند که هرچه نیاز دارند در اختیارشان قرار خواهد گرفت و اغلب همین نتیجه را هم به دست می آورند.

معصوم و اجتماع

خواسته و نیاز کودکان این است که بزرگسالان از آنها حمایت کنند تا بتوانند وابسته و «معصوم» باشند. در سنین بزرگسالی نیز باید اعتقاد داشته باشیم که نیازهای مان مانند شغل، آذوقه، وسیله رفت و آمد و سلامت برآورده خواهد شد. همه ما در ابتدا بر این باوریم که دولت، کارفرمایان و سایر سازمان ها باید به نیازهای ما رسیدگی کنند و اکثر آدم‌ها راستگو و درستکار هستند. اما آن زمان که یاری و پشتیبانی خانواده، سازمان یا اجتماع را از دست می دهیم، کهن الگوی «معصوم» در وجود ما پژمرده می شود و خوش بینی و اعتقاد خود را به زندگی از دست می دهیم.

در طبیعت

وقتی کودکی را می بینیم، به او علاقه مند می شویم ومی خواهیم از او نگهداری کنیم . این احساس را ممکن است درباره یک بچه گربه نیز پیدا کنیم . روال طبیعت این گونه است که نوزاد حمایت موردنیازش را از اطرافیان خود دریافت می کند .

در معنویت

«معصوم جوان» خدا را پدر سخت گیر و خیرخواهی می پندارد که بدی ها را تنبیه می کند و خوبی ها را پاداش می دهد. «معصوم بالغ» می تواند عارفی باشد که معنویت را در امور روزمره اش احساس می کند و به زندگی، حتی در ایام سختی احترام می گذارد و مجذوب زیبایی ها و اعجاب آن می شود.

در مدیریت

کهن الگوی «معصوم» مهارت قابل توجهی در حفظ و وفاداری به سنت ها از خود نشان می دهد. او قادر است مدیریت و قوانین سنتی را به شیوه مؤثری پیاده کند. به علاوه خوش بینی او امکان به کار بستن شیوه های مدرن مدیریت را در اختیارش قرار می دهد. این توانایی به خصوص زمانی که یک راهنما آن را توصیه کرده باشد آشکار می شود. «معصوم» در نقش مدیر به خوبی فرصت ها را می بیند، به دیگران انگیزه می دهد و خوشحال و شاداب کارهایش را به پیش می برد. اگر کهن الگوی معصوم در وجود شما فعال باشد به خوبی می دانید که روزنه ای از امید در همه سختی ها و تیرگی های زندگی وجود دارد.

معصوم تکامل یافته

اگر «معصومی» موفق و کامیاب باشید، ایمان، سادگی و خوبی را در زندگی ملاک عمل قرار می دهید. اصولا به دیگران و دنیا به عنوان یک مکان امن اعتماد دارید. در مقابل وسوسه های زندگی ایستادگی می کنید و جهان را در حفظ نجابت و عدالت یاری می دهید. خیلی ها امید و مثبت اندیشی را از شما می آموزند و به خوبی نشان می دهید که شادکامی انسان از راه یک زندگی ساده، پاک و سالم به خوبی تأمین می شود. در سختی های زندگی نیز تمرکز ذهنی خود را روی مثبت ها حفظ می کنید و اجازه نمی دهید . منفی ها تفکر شما را نسبت به خود یا احتمالات آینده مخدوش کنند. با مثبت اندیشی خود از پس مشکلات بر می آیید، در میان سختی ها فرصت به دست می آورید و این گونه امید را همواره زنده نگاه می دارید.

چالش های معصوم

مسائل را دست کم نگیرید و توانایی های خود را بیش از آنچه هست نپندارید . ممکن است مسائل شما را غافلگیر کنند یا اینکه دیگران از شما سوء استفاده کنند در ضمن امکان دارد که زشتی ها و سیاهی های زندگی که همواره از آنها در سر راهتان قرار بگیرند و شما را آزار دهند. خطر دیگری که تهدیدتان می کند کسانی هستند که با وعده و شیرین زبانی می توانند شما را گول بزنند .

مقابله با مشکلات

احتمالا راهکارهای سنتی و امتحان شده را می پسندید، مشکلات را زیاد جدی نمی گیرید و معمولا از خدمات یک متخصص برای حل مسئله خود کمک می گیرید . ممکن است هیچ واکنش یا تلاشی از خود نشان ندهید و به این امید که کسی برای نجات شما از راه خواهد رسید، منتظر بمانید. یا اگر وحشت وجود شما را فراگرفته باشد ممکن است از دیگران کمک بخواهید و در هر حال اعتقاد دارید که کمک مورد نیازتان را دریافت خواهید کرد.

نظر دیگران

انرژی و طبیعت «معصوم» مورد تحسین بسیاری از افراد قرار می گیرد. در عین حال افراد دیگری «معصوم» را زودباور، محتاج حمایت و ناتوان به حساب می آورند. شخصیت وابسته معصوم گاهی نزدیکان او را کلافه یا خشمگین می کند، چرا که این اشخاص مایل نیستند نگهداری از «معصوم» را به گرفتاری های متعدد زندگی خود بیفزایند. و بالاخره ممکن است دیگران ارزش زحمات کهن الگوی «معصوم» را ندانند و به اندازه کافی از او قدردانی ننمایند.

آنچه توجه معصوم را به خود جلب می کند

افراد و چیزهایی که مطمئن و معتبر هستند بیشتر نظر شما را جلب می کنند . احتمال دارد نسبت به خطرهای موجود در محیط، سختی های زندگی دیگران، محدودیت ها و وابستگی های ناخودآگاهتان، آگاهی و توجه کافی نداشته باشید

می خواهید این گونه دیده شوید

علاقه دارید سایرین شما را انسانی خوب، مهربان و مثبت ببینند و نمی خواهید کسی شما را بدجنس، سرد یا مزاحم تلقی کند.

کارهایی که برای معصوم مفید است

پیش بینی مشکلات

احتیاط و دوراندیشی پیش از اعتماد به دیگران

ارزیابی واقع بینانه و بدون غلو از توانایی های فردی

اعتماد کمتر نسبت به متصدیان امور و همچنین پاسخ های کوتاه و ساده

پیش گامی در حل مسائل فردی

فراگیری مهارت های اصلی کهن الگوی یتیم

اگر کهن الگوی معصوم در شما بسیار ضعیف است

در این صورت یک یا چند گرایش زیر درباره شما صدق می کند. آن ها را در زیر شناسایی کنید.

اغلب بدبین هستید و منفی می اندیشید. در ضمن ممکن است دلسرد باشید و امیدی نسبت به پیشرفت در وقایعی که با آنها روبه رو هستید نداشته باشید.

رفتار کسانی که زودباور به نظر می رسند اغلب شما را ناراحت می کند.

تا به حال هرگز وضعیتی را تجربه نکرده اید که در آن بتوانید احساس امنیت کافی داشته باشید، خودتان باشید و به دیگران اعتماد کنید.

آموخته اید و بر این باورید که خوش بین بودن و به دیگران اعتماد کردن کار درستی نیست.

جادوگر

مراحل کارولینای شمالی از ۴۰۰ سال پیش که اروپایی ها برای اولین بار به آنجا مهاجرت کردند محل دور افتاده و متروکه ای بود. در ابتدای قرن بیستم شهرت برادران رایت و پروازهای معروف شان باعث شد که در فصل تابستان توریست های متعددی از راه دریا و از شهر های نورفولک و الیزابت سیتی آمده و از این منطقه دیدن کنند. چند هتل و ساختمان جدید در این ناحیه بنا شده بود، ولی اکثر کارمندان و شهروندان (فرزندان مهاجرین اولیه این محل به گونه ای از دریا امرار معاش می کردند و در کلبه های کوچکی که در دهکده های دور افتاده جنگلی قرار داشتند ساکن بودند. پیرزنی بود که در یکی از این کلبه ها در کنار درخت سرو و گربه های سیاه رنگش زندگی می کرد. لقبش میب خانم بود و همه می دانستند در پیشگویی مهارت و قدرت عجیبی دارد. بچه های محل در گذرگاه و زیر پل ها دنبال پول می گشتند، چون میب خانم به آنها گفته بود در ازای هر سکه، وقایع آینده را برای شان تعریف می کند. میب خانم همیشه مژده خبرهای خوب می داد و جالب اینکه بسیاری از پیش بینی های او درست از آب در می آمد. او اغلب کنار تنگه ای که در نزدیکی خانه اش قرار داشت می نشست و به آبراه چشم می دوخت. رسم ماهیگیرانی که از دریا بر می گشتند این بود که چند ماهی از صید روز برای پیرزن پرتاب کنند و او در عوض برای 'آنها و قایق شان دعای خیر بفرستد. گاهی هم پیش می آمد که ماهیگیری بی توجه و سهم ماهی میب خانم را فراموش می کرد دوازده ساعت بعد جهت باد تغییر می کرد و ناگهان طوفانی آغاز می شد که دیگر هیچ ماهیگیری جرأت دریا رفتن نداشت. ماهی گیرها هیئتی را برای عذرخواهی از میب خانم و خواهش و التماس برای پایان یافتن طوفان نزد او می فرستادند، میب خانم هم پاسخ می داد که او پیرزن بیوه ای بیش نیست، ولی با وجود این اگر کاری از دستش برآید انجام خواهد داد. دیری نمی گذشت که جهت باد بار دیگر تغییر می کرد، طوفان خاتمه می یافت و دریا هم از ماهی پر میشد.

برگرفته از نقل «جادوگر جنگل های ناگزهد» در کتاب «افسانه های سواحل دور دست و تار هیل تایدواتر»، اثر سی.اچ. ودبی

این روایت سؤال مهمی درباره شخصیت های سحرآمیز مطرح می کند و آن اینکه چه میزان از کارهای این اشخاص جادوی حقیقی است و چه اندازه از آنها به باورهای مردم درباره توانایی های آنها مربوط می شود. توانمندی «جادوگر»، مانند «حاكم»، ناشی از هماهنگی وضعیت و مرام درونی او با حقایق بیرونی است. در این باب حکایت باران ساز به خاطر می آید که در آن، اهالی دهکده در ایام خشکسالی از باران ساز کمک می خواستند. او داخل خانه ای می نشست و به نیایش و تمرکز ذهنی مشغول می شد. کمی بعد باران شروع می شد. «جادوگر» از آگاهی های روزمره و عادی فراتر می رود و شیوه های متفاوت و عمیق تری را برای عملی کردن امور به کار می گیرد. «جادوگر» با عوض کردن پندار و برداشت خود و دیگران، جهان و آنچه را که به عنوان حقیقت موجود می شناسیم دست کاری می کند.

ویژگی های این کهن الگو

داستان های آشنای «جادوگر» مثل يدا در جنگ ستارگان، مری پاپینز، جادوگر از، هری پاتر و شمن های بومی قبیله ها هستند. قدرت و حکومت معمولا در دست جادوگر» نیست. این شخصیت اغلب گوشه گیر است و فقط بینش و راه حل تازه و مؤثر در اختیار «حاكم» قرار می دهد. او در شکوفایی استعدادهای دیگران مؤثر است و رازهای پیچیده ای که در پشت صحنه، وقایع دنیا را شکل می دهند آشکار می نماید گاهی نیز مانند شخصیت پژسپروا در تمپست ۲ اثر شکسپیر«جادوگر» و «حاکم، هر دو در وجود فردی که از تدبير سحرآمیز دررسیدگی به امور مملکت استفاده میکند، نقش دارد . کار اصلی کهن الگوی جادوگر بدست آوردن و عملی کردن خواسته های قلبی از راه تغییر و به اوج رساندن افکار احساسات و نگارش ماست

موضوع اسطوره ای داستان

مشکلی پیش آمده است و به راه حل نیاز دارد. شخصی بیمار شده است و علاج می خواهد کارها خراب شده اند و باید درست شوند. (جادوگر» وارد صحنه می شود و بدون اینکه مدیریت امور را در دست گیرد، دگرگونی ایجاد میکند و مشکل حل می شود. ترجیح «جادوگر» این است که دور از اجتماع و در گوشه ای باشد تا وقت و فرصت کافی برای انجام فعالیت های درونی که ضامن توانایی او هستند داشته باشد. با وجود این، زمانی که انرژی «حاکم» نیز مهیا باشد یا اگر موقعیت ایجاب کند، «جادوگر مستقیما مدیریت امور را در دست میگیرد. سایر قصه هایی که به «جادوگر» مربوط می شوند

داستان هایی مانند هری پاتر که روی رشد «جادوگر» که اغلب گذشته دردناکی دارد و به میزان قابل توجهی آسیب دیده است، تمرکز دارند (درباره هری پاتر: از دست دادن پدر و مادر و همچنین زخم روی صورت که ولدر مرت" هراسناک به او زده است). شفابخشی دیگران پس از موفقیت «جادوگر» در شفا دادن خود امکان پذیر می شود (ورسولا لوگو در رمان «زمین و دریا» یا بلک الکه در «بلک الک سخن میگوید»).

بایانگر روایت های دورنگر مانند حکایت مرلین ، جادوگر افسانه های ارتورین که نمایانگر امکان پذیر بودن اهداف بزرگ و شیوۀ دست یابی به آنها هستند. گاهی نیز مانند فیلم شکلاتشخصیت اصلی و سحر آمیز، به شفابخشی عمومی مشغول می شود

و انزوای مرسوم خود را ترک می گوید و نقش متشخصی در اجتماع خود اختیارمی کند.

داستان های هشدار دهنده ای که شاهد سوء استفاده جادوگر از توانایی های سحرآمیزخود و جای گرفتن او در نیمه تاریک هستی اند (ولدر مرت در هری پاتر ودارت ویدرا در جنگ ستارگان).

روایت های معنوی که از توانایی های شگفت انگیز درویش ها و پیروان مذهب های گوناگون خبر می دهند. این اشخاص از رابطه مستقیم و محکمی که با روح و پروردگار دارند استفاده می کنند و بیماران را شفا می دهند، مسائل دشوار را حل می کنند هماهنگی و عشق را به روابط آسیب دیده باز می گردانند و انسانها را به خدا و نهاد معنوی شان نزدیک می کنند.

روایت های رهایی که بیانگر نازل شدن موهبت الهی و نجات شخصی هستند که با تغییر به موقع و معجزه آسای رفتار ظالمانه خود، از گزند سرنوشت شوم و مجازاتی که انتظار او را می کشید به دور می ماند.

تصویر ها

از آنجا که «جادوگر» استاد قوانین طبیعت است، نقش های او نیز به همین سوژه مربوط و شامل قله دست نخورده کوه ها، سطح گسترده دریاها یا آسمان شب می شود. نقوش قدرت، مانند رعدوبرق، شهاب و همچنین اشیایی که ریزتر، پر عظمت تر یا دورتر از آنند که بتوانیم آنها را لمس کنیم (کهکشان‌ها) به کهن الگوی «جادوگر» مربوط می شوند. شخصیت های «جادوگر» معمولا شیک پوش نیستند و لباس های ساده ای مانند جامه ماهاتما گاندی یا رداهای بلند جادوگران (مجموعه هری پاتر) بر تن می کنند.

هدايا

جادوگر» تسهیل کننده ای است که قدرت و کارایی اش از جذبه، نفوذ و غلبه شخصیتش بر موقعیت سرچشمه می گیرد، نه از مقام و ریاست. دیگران که فاقد درک عمیق جادوگر» از قوانین طبیعت اند توانایی های او را افسونگری می نامند.

جادوگر و اجتماع

جادوگرها» اغلب در حاشیه اجتماع زندگی می کنند چون جوامع مدرن بیشتر سطحی اند و هدف این کهن الگوی یافتن درک عمیق از نیروهای دنیاست وپایین آمدن خاتمة نظام آپارتاید آفریقای جنوبی و عفو مجرمان از طرف کسانی که به آن ها آسیب رسیده است نمونه های جلوه و فعالیت های اجتماعی جادوگرند

محبوبیت مجموعه هری پاتر، عطش و کششی را که کودکان و همچنین بزرگسالان به جادو افسونگری دارند نشان می دهد. با وجود این بدون آموزش کافی و عمومیدر زمینه علوم درونی و آمیزش علوم باستانی و امروزی برای شناخت هستی و معنای زندگی کهن الگوی «جادوگر» فرصت قابل توجهی برای ابراز وجود و مفید بودن درسطح اجتماع نخواهد یافت.

در طبیعت

جادوی خلقت، طلوع خورشید، نظریه انفجار بزرگ و تحول سحرآمیز انسان یا منظومة شمسی نمونه هایی از کهن الگوی «جادوگر» در طبیعت اند. به افسون ذرات بنیادی اتم (کوراکها و نوترینوها) و سایر مباحثی که هیچ کس هنوز درک درستی از آنها ندارد بیندیشید. تبدیل پنداشتی کهن به تجربه ای تازه را در نظر بگیرید.

در معنویت

جادوگر ها معجزه را امکان پذیر اعلام می کنند و خود را رابط و تسهیل گر آن می دانند. این امر بعد معنوی کار «جادوگر» را نشان می دهد. برای حل مشکلات بیرونی، جادوگر با نیایش و تعمق به درون خود رجوع می کند و آنجا تغییرات مثبت و لازمی را شکل می دهد. با این کار عملکرد و نتایج خود و جهان را به شیوه شگفت انگیزی که درک و توصیف کامل آن امکان پذیر نیست بهبود می بخشد.

در مدیریت

در این نقش، «جادوگر» با بينش گسترده خود، دیگران را در وفادار ماندن به ارزش های قلبی همکاری و تحقق بخشیدن به رویاهای شان تشویق و یاری می نماید مارتین لوترکینگ). مدیران «جادوگر» مهارت قابل توجهی در تشویق و ترویج انعطاف پذیری، مسئولیت و پاسخگو بودن در کارمندان شان دارند. آنها پدید آورنده شرکت ها و همکاری هایی هستند که به خوبی با هم آمیخته و چیزی فراتر و ارزشمندتر از مجموع تولیدهای یکایک اعضا ایجاد می کنند. در مدیریت جنبش های عمومی، بسیار موفق اند. در جزئیات امور زیاد دخالت نمی کنند، بلکه در ابتدا آرمان و بینش اصلی را به اطلاع همه اعضا می رسانند و سپس به هر فرد استقلال لازم برای تصمیم گیری و پیشبرد گروه به سمت این اهداف اهدا می کنند

اگر کهن الگوی جادوگر در وجود شما فعال باشد

استنباط و برداشت را مسئول و تعیین کننده حقیقت میدانید.

جادوگر تکامل یافته

یک «جادوگر» تکامل یافته، پر جذبه، دگرگون کننده و شفابخش است. او می تواند بینش و دیدگاهی مشترک میان اطرافیان پدید آورد و به آن جامه عمل و حقیقت بپوشاند. می داند که آگاهی ها و برداشت های او حقایق و وقایع زندگی اش را پدید می آورند و به همین خاطر همواره متوجه افکار و وضعیت درونی خود است. احتمال دارد از دعا، مراقبه، روانکاوی و سایر شیوه ها برای حفظ هشیاری ذهنی و هماهنگ نگاه داشتن رفتار و اهداف خود استفاده کند. اعتقاد او این است که اگر انسان ها هوش خود را به کار بیندازند و آگاهی بیشتری درباره عملکرد طبیعت، ذهن و روح به دست آورند، کارها و نتایج معجزه آسا امکان پذیر می شوند.

چالش های جادوگر

گرایش «جادوگر» به پیروی زودباورانه از یک شخص یا جلب هوادارانی که چشم بسته از خود او اطاعت کنند، می تواند مشکل ساز شود. جذبه «جادوگر» می تواند فریب دهنده باشد و انتظارات غیرواقع بینانه ای در سایرین پدید آورد. در ضمن ممکن است «جادوگر » دشواری کار و مسئولیت خود را دست کم بگیرد و نتواند به موقع و به اندازه کافی تغییر و تحول های موردنظر را موجب شود.

مقابله با مشکلات

با واکنش و راهکار اولیه شما تغییر و دگرگونی فکر و نگرش خودتان است با گسترش دیدگاه و تغییر رفتار خودامواج تغییرات مثبت را به جریان می اندازید و این گونه به تدریج کل سیستم را دگرگون می کنید . به وضعیت کنونی شکل و معنای تازه می بخشید و به این ترتیب راه حل های جدیدی بدست می آورید معتقدید اگر نیت شما واضخ و خالص باشد نتیجه کارها مثبت خواهد بود.

نظر دیگران

دیگران به جذبه و بینش شما احترامش از طرف دیگر ممکن است شمارو سبک و سطحی بپندارند و نگران عاقبت رفتار مرشد گونه شما باشند

آنچه توجه جادوگر را به خود جلب می کند

نیک بختی، هماهنگی، هم زمانی، رابطه ای که میان وقایع و قسمت های مختلف و به نظر مجزای یک ساختار وجود دارد، کارها و تغییرات کوچکی که پیامدهای چندگانه و رشد کننده دارند و تأثیری که برداشت و نگرش روی نتیجه می گذارد نظر شما را به خود جلب می کند. در عین حال نسبت به عملکرد فرایندهای مختلف از دیدگاه متافیزیکی، معنوی و همچنین علمی کنجکاو و علاقه مندید. با این حال گاهی مطالب و موارد ساده جلوی روی تان را نمی بینید و درک امور رایج و روزمره را از خود نشان نمی دهید.

می خواهید این گونه دیده شوید

علاقه دارید دیگران شما را انسانی دورنگر، خوش بین و خوش فکر بدانند. در عین حال می خواهید اسرار آمیز، دور و قدری تکان دهنده باشید. این خصوصیت ها قادری تنهای به همراه می آورند، ولی همزمان قدرت شما را افزایش می دهند.

کارهایی که برای جادوگر مفید است

پیش گرفتن روش های علمی جهت آشنایی کافی با عملکرد دنیا؛ مطالعه درباره فرایندهای طبیعی و پیگیری راهکارهای مفید و مؤثر، نه هر فکری که به نظر خوب می آید انجام کارهای درونی که آگاهی های فردی را بالا می برند،ضخم های دوران کودکی را التیام می دهند و معنویت و هدفمندی را در وجود شما ترویج می نمایند و توجه به افکار و رفتار دیگران بدون اینکه نیازی به تغییر آنها داشته باشید .

ایجاد برنامه و ساعات کار روزانه، گذران وقت در طبیعت و لذت بردن از عطوفت و ایجاد تعادل و توازن بين ارزش های (جادوگر) و (حاکم)

اگر کهن الگوی جادوگر در شما بسیار ضعیف است

در این صورت یک یا چند گرایش زیر درباره شما صدق می کند. آنها را درکنید:

نسبت به آینده، آگاهی و ژرف بینی کافی ندارید و در استفاده از جذبه خود برای عمل کردن کارهای گروهی موفق نیستید.

مطالبی که منطق و علم، توانایی توضیح شان را ندارند پوچ می دانید.

کسانی را که به معجزه معتقدند یا برای درک جهان و انسان‌ها از اطلاعات ماوراء الطبيعه استفاده می کنند، تحقیر می کنید.

هرگز در موقعیتی قرار نگرفته اید که آگاهی شما نسبت به ارتباط و هماهنگی میان وقایع درونی و بیرونی، برای آن مفید واقع شود.

آموخته اید که نباید معجزه و جادو را باور داشته باشید و اینکه کسانی که از این مصالب سخن میگویند خیال باف، خرافاتی یا اغفال گرند

توضیحات کهن الگوهای سایه شما

شما کهن الگوی سایه ی فعال ندارید