آزمون شاخص رضایت زناشویی IMS

امتیاز شما :

85

از 180 نمره

آزمون شاخص رضایت زناشویی IMS

سطح سوم: مشکلات خیلی زیاد (نمره ۷۰ تا ۱۵۰)

نمره‌ی شما نشان می‌دهد که رابطه‌ی زناشویی‌تان در وضعیت نارضایتی شدید و فرسودگی عاطفی قرار دارد.

احتمالاً احساس می‌کنید که عشق و صمیمیت جای خود را به دلخوری، فاصله یا سکوت داده است. ممکن است حتی در کنار همسرتان، احساس تنهایی، بی‌توجهی یا بی‌اهمیتی کنید.

در چنین مرحله‌ای، رابطه بیشتر از آنکه منبع آرامش باشد، به منبع استرس، نگرانی یا ناامیدی تبدیل شده است.

گاهی یکی از زوجین هنوز امید دارد و دیگری کاملاً دل‌سرد شده است، و این ناهم‌زمانی هیجانی نیز خودش منبع تعارض جدید می‌شود.

بااین‌حال، همین آگاهی از وجود بحران می‌تواند نخستین گام برای تغییر باشد — اگر به‌جای انکار، تصمیم به فهم و اصلاح گرفته شود.

ویژگی‌های روابط در این سطح

وجود احساس سردی و فاصله‌ی هیجانی:

  • رابطه از گرما و صمیمیت تهی شده است. گفت‌وگوها ممکن است محدود به امور روزمره یا مسائل ضروری باشند. سکوت، بی‌تفاوتی و کناره‌گیری هیجانی جای گفت‌وگوهای عمیق را گرفته است. حتی وقتی در یک فضا حضور دارید، احساس می‌کنید در دو دنیای جدا زندگی می‌کنید.

افزایش خشم پنهان و دلخوری‌های قدیمی:

  • ناراحتی‌ها و زخم‌های هیجانی گذشته بدون درمان باقی مانده‌اند. گاهی با یک جمله ساده، خاطره‌ی تلخ قدیمی زنده می‌شود و تنش دوباره بالا می‌گیرد.
  • احساس می‌کنید دیگر توان بخشیدن ندارید، یا همسرتان هیچ‌گاه متوجه عمق ناراحتی شما نشده است.

کاهش شدید صمیمیت عاطفی و جنسی:

  • لمس، نگاه یا کلام محبت‌آمیز تقریباً ناپدید شده است. رابطه‌ی جنسی ممکن است سرد، مکانیکی یا به‌کلی قطع شده باشد. احساس میل و نزدیکی جای خود را به فاصله و اجبار داده است.

افزایش درگیری، انتقاد یا کناره‌گیری:

  • گفت‌وگوها ممکن است به بحث‌های مکرر، انتقادهای متقابل یا حتی سکوت‌های طولانی منجر شوند. یکی ممکن است بیش‌ازحد شکایت کند و دیگری کاملاً بی‌تفاوت شود.
  • در نتیجه، چرخه‌ای از “حمله و دفاع” شکل می‌گیرد که هر دو نفر را خسته و فرسوده می‌کند.

احساس پشیمانی یا تمایل به فاصله گرفتن:

  • ممکن است گاهی از خود بپرسید: «آیا انتخابم درست بود؟» یا حتی تصور کنید که زندگی بدون این رابطه راحت‌تر است. این افکار نشانه‌ی بحران عاطفی است، نه الزاماً پایان رابطه — اما زنگ خطر جدی محسوب می‌شود.

نبود حس امنیت و آرامش در رابطه:

  • در این مرحله، خانه یا حضور همسر دیگر منبع آرامش نیست. اضطراب، تردید یا بی‌اعتمادی غالب می‌شود. حتی ممکن است ترس از خیانت، ترک شدن یا طرد شدن در ذهن شما یا همسرتان وجود داشته باشد.

چالش‌ها و پیامدهای روانی

خطر فروپاشی عاطفی یا خیانت هیجانی:

  • در چنین روابطی، گاهی یکی از طرفین برای جبران کمبود محبت و توجه، ناخودآگاه به سمت ارتباط بیرونی (حتی صرفاً عاطفی) کشیده می‌شود. این نشانه‌ی خیانت نیست، بلکه نشانه‌ی کمبود ارتباط سالم درون رابطه است.

کاهش عزت‌نفس و حس ارزشمندی:

  • وقتی مداوماً احساس می‌کنید دیده یا درک نمی‌شوید، به‌تدریج خودباوری شما کاهش می‌یابد. ممکن است با خود فکر کنید “شاید من دوست‌داشتنی نیستم” یا “هیچ کاری فایده ندارد”. این احساس، فشار روانی شدیدی به هر دو طرف وارد می‌کند.

تأثیر منفی بر سلامت روان و جسم:

  • روابط پرتنش با افزایش اضطراب، افسردگی، مشکلات خواب، سردرد، دردهای مزمن و حتی ضعف سیستم ایمنی ارتباط مستقیم دارند. بدن و روان هر دو در این مرحله در وضعیت هشدار قرار می‌گیرند.

درگیر شدن فرزندان در تعارضات:

  • در خانواده‌هایی که تنش بالا است، فرزندان به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم آسیب می‌بینند. احساس ناامنی، اضطراب و کاهش تمرکز در آنها شایع می‌شود.

احتمال شکل‌گیری الگوهای ارتباطی ناسالم:

  • ممکن است یکی یا هر دو نفر، برای حفظ ظاهر رابطه به کنترل، تهدید، یا سکوت متوسل شوند. در نتیجه، به‌جای اصلاح، رابطه در چرخه‌ای از قدرت و ترس گرفتار می‌شود.

فرصت‌ها و نکات مثبت پنهان

بحران، نشانه‌ی نیاز به تغییر است:

  • این مرحله اگر با آگاهی و شجاعت روبه‌رو شود، می‌تواند نقطه‌ی بازسازی رابطه باشد. بسیاری از روابط پایدار امروزی، از دل همین بحران‌ها دوباره متولد شده‌اند.

احساسات منفی، حامل پیام هستند:

  • خشم، دلخوری یا ناامیدی در واقع علامت این است که چیزی در رابطه نیاز به ترمیم دارد. اگر به جای سرکوب یا انفجار، این احساسات شنیده و درک شوند، می‌توانند آغازگر تغییر باشند.

رشد فردی از دل بحران:

  • در این مرحله، هر فرد فرصت دارد تا خودش را بشناسد — نیازهای واقعی، مرزها و ترس‌هایش را. حتی اگر رابطه بهبود نیابد، این خودشناسی بزرگ‌ترین دستاورد شخصی است.

راهکارهای بازسازی و مراقبت از خود

گفت‌وگوی صادقانه اما بدون خشونت:

  • قبل از هر تصمیم، گفت‌وگو کنید؛ اما نه برای سرزنش، بلکه برای درک. از جملاتی مانند «می‌خواهم بفهمم چه چیزی باعث شد این‌طور بشویم» استفاده کنید، نه «تو باعث شدی این‌طور بشویم».

کمک تخصصی از زوج‌درمانگر:

  • در این مرحله، حضور یک متخصص بی‌طرف ضروری است. درمانگر می‌تواند الگوهای معیوب ارتباطی، زخم‌های هیجانی و راه‌های بازسازی اعتماد را شناسایی کند.

مراقبت از خود:

  • برای حفظ سلامت روانی‌تان، خواب کافی، تغذیه مناسب، ورزش، و وقت‌گذرانی با دوستان و خانواده را در اولویت بگذارید. مراقبت از خود، به معنی بی‌توجهی به رابطه نیست، بلکه پایه‌ی بازسازی انرژی عاطفی شماست.

احساسات خود را به‌صورت ایمن بیان کنید:

  • خشم، ترس، یا اندوه خود را در قالب کلمات و نه رفتار تخریبی بروز دهید. نوشتن، گفتگو با مشاور یا حتی تمرینات ذهن‌آگاهی می‌تواند به تخلیه سالم هیجان‌ها کمک کند.

بررسی تصمیم‌ها با آرامش، نه در طوفان:

  • تصمیم برای جدایی یا ادامه، نباید در اوج خشم یا ناامیدی گرفته شود. ابتدا رابطه را در مسیر گفت‌وگو و درمان قرار دهید؛ سپس با ذهنی آرام‌تر تصمیم بگیرید.

یادآوری نقاط قوت گذشته:

  • هر رابطه‌ای زمانی لحظات زیبایی داشته است. اگر بتوانید بدون انکار مشکلات، خاطرات مثبت را به یاد بیاورید، امید به تغییر و ترمیم دوباره فعال می‌شود.

جمع‌بندی:

  • رابطه‌ای که اکنون سرد و پر از فاصله است، می‌تواند دوباره گرم شود — به شرطی که هر دو نفر بخواهند، یاد بگیرند و عمل کنند. رضایت زناشویی حاصل شانس یا شباهت نیست، بلکه نتیجه‌ی مراقبت روزانه، گفت‌وگوی محترمانه و حضور آگاهانه در رابطه است.